شانکر باکتریایی
اصطلاح شانکر به زخمهای سطحی یا عمیقی اطاق میشود که معمولا توسط عوامل بیماریزا روی قسمتهای چوبی گیاهان بخصوص درختان ایجاد میشود. بيماري شانكر باكتريايي درختان ميوه هستهدار در تمامي مناطق پرورش اين درختان در دنيا وجود دارد. این بیماری سبب ایجاد شانکر و زخم روی انشعابات فرعی و تنه اصلی درخت میشود. شانکر درختان جوان را میکشد و موجب کاهش عملکرد و حتی مرگ درختان مسنتر میشود. خسارت بیماری از 75 تا 10 درصد در باغات جوان مشاهده شده است. ایجاد شانکر و ترشح صمغ سبب مرگ جوانهها و گلها نیز میشود که معمولا راندمان محصول را بین ۱۰ تا ۲۰ درصد و در مواردی تا 80 درصد کاهش میدهد. حمله عامل بیماری به برگها و میوهها سبب ضعف عمومی درخت و کاهش توسعه ریشهها میشود. مهمترین علایم به صورت شانکر و تولید صمغ در شاخههای آلوده است. نواحی آلوده کمی فرورفته و تیرهتر از بخشهای سالم بوده، اغلب به طرف بالا پیشروی میکنند. توسعهی بیماری به سمت پایین ندرتا دیده میشود. تولید صمغ در اطراف نواحی آلوده اغلب بعد از خواب زمستانی شروع میشود. صمغها از پوست خارج و به سمت پایین سرازیر میشوند. چنانچه بیماری دور تا دور یک شاخه را فرا گیرد ظرف یک هفته بخش هوایی بالای آن ناحیه به کلی خشک میشود. بیماری به شکوفهها و برگها نیز سرایت میکند و در شرایط جوی مساعد ضمن خشککردن شـکوفهها و شاخههای گلدهنده موجب مرگ سریع شاخهها نیز میگردد. زخمهای ایجاد شده روی درختان که در اثر سرمازدگی، یخبندان، هرس و حشرات ایجاد میشود امکان ورود عامل بیماری به داخل گیاه را آسان میسازند. عواملی که موجب ایجاد زخم در درختان میشود نقش مهمی در شروع و توسعه این بیماری دارند. زخمهای هرس نه تنها امکان ورود باکتریها را آسان میسازند بلکه شرایط را برای ورود سایر قارچهای بیمارگر و آفات نیز مهیا مینماید. درختان هلو در مرحله خواب حساستر از درختان فعال نسبت به بیماری هستند.
نشانههای بیماری
مشخصترین علایم بیماری تشکیل شانکر به همراه ترشح صمغ است. شانکرها اکثرا در پایه جوانهها ظاهر میشوند و در جوانب و بیشتر به سمت بالا گسترش مییابند. شانکرها ابتدا در اواخر زمستان یا اوایل بهار ظاهر میشوند. با بیدارشدن درختان در بهار بافتهای اطراف شانکرها تولید صمغ میکنند که در سطح شاخه جریان مییابد. آلودگیهای برگی به صورت لکههای آب سوخته به قطر یک تا سه میلیمتر ظاهر میشوند که این لکهها به دلیل فعالیت باکتری روی برگها ایجاد میشود. با کامل شدن برگها، لکهها قهوهای، خشک و شکننده میشوند. در نهایت بخشهای آلوده از بافت سالم برگ جدا شده و میافتند. این امر موجب حالت غربال مانند برگها میشود. روی بعضی از شاخهها پوست تغییر رنگ داده و قهوهای رنگ شده و چنانچه با چاقو پوست برداشت شود بافت چوب قهوهای پوسیده شده است. به این قسمتها نسبتا بزرگ و مرده شانکر میگویند. در درختان زردآلو اغلب ابتدا بعضی از شاخهها و یا نصف تاج درخت پژمرده و میمیرد و در اطراف طوقه نیز پاجوشهای متعددی ظاهر میگردد. بیماری میتواند به شکوفهها و شاخههای گلدهنده نیز حمله نماید و سریعا موجب مرگ آنها شود. عامل بیماری سبب خشکیدگی سرشاخه ها و دستههای جوانه گل میشود. درختان آلوده شکوفههای محدودی تولید کرده و شکوفههای آلوده در نهایت قهـوهای شده و آویزان بر شاخه درخت باقی میمانند. زمانی که میوهها نیز آلوده میشوند، لکههای روی آنها صاف یا عمیق و به رنگ قهوهای در میآید. این لکهها معمولا 2-3 میلیمتر عمق دارند. در گیلاس ممکن است در زیر لکهها، حفرههای صمغی تشکیل شود، در صورتی که در هلو یا آلو ممکن است لکههایی با 10-2 میلیمتر عمق و قطر ایجاد شود و بافت زیرین آنها قهوهای و چوب پنبهای میشود.
شکل1- ترشح صمغ از تنه درختان آلوده به بیماری شانکر باکتریایی
عامل بیماری
عامل بیماری از موجودات بسیار ریز میکروسکوپی و یک نوع باکتری بنام پسودوموناس (Pseudomonas syringae) میباشد. این باکتری میلهای شکل، گرم منفی، هوازی و دارای بیش از یک تاژک قطبی است و کپسول دارد و در محیط کشت رنگ فلورسنت سبز تولید میکند. تعدادی از نژادهای باکتری فوق الذکر جزء باکتریهای مولد یخ بوده، باعث ایجاد سرمازدگی در درختان میشوند. باکتری مزبور را بیشتر از محل شانکرهای فعال میتوان در آزمایشگاه جدا و کشت داد. آلودگی معمولا در پاییز صورت میگیرد و باکتری از طریق منافذ طبیعی یا زخمهای روی درخت نفوذ مینماید و علائم بیماری مخصوصا در بهار ظاهر میگردد.
چرخه بیماری شانکر
زمستانگذرانی باکتریها در شانکرهای فعال، جوانهها و برگهای آلوده انجام میپذیرد. باکتریهـا همچنین به صورت غیربیماریزا در سطح جوانهها و شاخههای درختان سالم یا مریض و احتمالا بر روی علفهای هرز زمستان را میگذرانند. شاخهها معمولا در پاییز و ماههای زمستان آلوده میشوند و باکتریهای بیمارگر از طریق پایههای جوانههای آلوده و از راه زخمهای طبیعی محل جدا شدن دمبرگ و صدمات ناشی از عوامل مختلف از جمله حشرات و سایر عوامل طبیعی مانند تگرگ و باد و... وارد شاخهها میشوند. باکتریها در بین فضای سلولی حرکت کرده و به داخل پوست پیشرفت نموده، وارد ناحیه پارانشیم بین آوندهای چوب و آبکش میشوند. در مراحل پیشرفتهی آلودگی، باکتریهای بیمارگر به سلولهای پارانشیمی حمله کرده وآنها را تخریب مینمایند. شانکرها در پاییز بعد از شروع خواب زمستانی و قبل از آغاز سرما به سرعت توسعه مییابند، اما توسعه آنها در زمستان کند میشود. حداکثر سرعت رشد شانکرها در فاصله بین پایان هوای سرد و شروع رشد سریع گیاهان میزبان است. شانکرهای رو به جنوب درختان به دلیل تابش بیشتری که در فصل خواب درختان میزبان دریافت میکنند معمولا بزرگتر از شانکرهای دیگر هستند. پیشرفت شانکرها با گرمتر شدن هوا و آغاز رشد فعال در بهار متوقف شده و همزمان درختان میزبان در اطراف شانکرها بافت پنبهای یا کالوس تشکیل میدهند. برخی از شانکرها به طور دائم غیرفعال میشوند، ولی در برخی دیگر که بافت کالوس به طـور ناقص تشکیل یافته درسال بعد مجددا فعال میشود. آلودگیهایی که در طی فصل رشد به وجود میآیند بندرت اهمیت دارند و اگر شرایط نگهداری گیاه از نظر آبیاری و تغذیه مناسب باشد از طریق بافت کالوس سریعا احاطه میشوند. آلودگی جوانهها ظاهرا از قاعده فلسهای خارجی آنها شروع شده، سپس تمام سطح قاعده آنها را فرا گرفته و بافتها را از دریافت مواد غذایی محروم میکند. این مساله نقطه رویشی را از دسترسی به بقیه اندام گیاه محروم میسازد. آلودگی بیشتر جوانهها از اواخر آبان ماه تا اواخر بهمن روی میدهد، ولی علایم آلودگی در اواسط اسفند ظاهر شده و تا اواسط فروردین ماه ادامه دارد. غالبا عمده شروع آلودگي درختان در بهار و پایيز و در شرایط خنك و مرطوب اتفاق ميافتد.
اما به هر حال در تابستانهاي خنك و مرطوب نيز امكان گسترش آلودگي وجود دارد. آلودگی جوانهها، شکوفهها و برگهای جوان تحت تأثیر سرمازدگی افزایش مییابد. اگرچه بیشتر باکتریهای داخل یا روی سطح برگهای آلوده در پاییز از بین میروند، اما تعداد زیادی از آنها باقیمانده و آلودگیهای جدیدی بر روی جوانه و شاخهها ایجاد میکنند.
مبارزه
مبارزه با این بیماری مشکل و سمپاشی درختان در پاییز و بهار با سم اکسی کلرورمس به نسبت سه در هزار تا حدودی علیه بیماری تاثیر دارد. ضمنا بریدن و سوزاندن شاخههای بیمار کانون آلودگی را در باغ کاهش میدهد.