مدیریت تلفیقی علفهای هرز
در انگلستان سازمان ارتباط بین محیط زیست و کشاورزی (LEAF) به این امر مبادرت میورزد. این سازمان در قالب شبکهای اروپایی به توسعه و ترویج مدیریت تلفیقی مزرعه (IFM) میپردازد. در مدیریت تلفیقی مزرعه به تلفیقی از کارایی، ایمنی و اقتصادی بودن تولید در کنار حفاظت از محیط و در صورت امکان ارتقا به سطح زیست محیطی کشاورزان توجه میشود. مفهوم اصلی مدیریت تلفیقی مزرعه، مدیریت کلیه منابع به منظور رسیدن به یک تجارت سودآور و پایدار است. این نظام کشاورزی بر تجزیه و تحلیل دقیق منابع کشاورزی و ارزیابی محدودیتهای محیطی به منظور آگاهی از پتانسیل کشاورزی منطقه دارد. در مدیریت تلفیقی مزرعه یکی از مؤلفههای مدیریت تلفیقی محصول (ICM) است. ولی مهم این است که چنین مدیریتی به تمام مزرعه تعمیم داده شود و روابط بین موجودات نیز در آن لحاظ شود.
تعاریف مختلفی برای مدیریت تلفیقی محصول ارائه شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
-
تولید پربازده و سودآور گیاهان زراعی در توازن با طبیعت برای بهرهبرداری نسل حاضر و نسلهای آینده.
-
الگوی جامعه بهرهبرداری از زمین که برای رسیدن به حداکثر تولید در عمليات زراعی خود منابع طبیعی و مکانیسمهای قانونی را مدنظر دارد. در این روش جایگزینی تدریجی نهادههای خارجی برای تأمین غذا با کیفیت بالا و تولید پایدار مدنظر قرار میگیرد.
-
سیاستگذاری جامع در کشاورزی که در آن استفاده از تناوب در تلفیق با کاربرد هدفمند آفتکشها، کودها، گزینههای مختلف خاکورزی و انتخاب ارقام، با مدیریت سازنده و محیط زیست توام میشود.
-
نظام جامع عملیات مدرن کشاورزی و برقراری تعادل بین تولید اقتصادی و مسئولیتپذیری زیستمحیطی.
-
انتخاب یک تناوب زراعی که ضمن حفاظت از ساختمان و حاصلخیزی خاک، بتواند مشکلات آفات، بیماریها و علفهای هرز (شکل 1) را نیز کاهش دهد.
شکل 1ـ انتخاب یک تناوب زراعی مؤثر میتواند مشکلات علفهای هرز را نیز کاهش دهد.
-
نوعی سیاستگذاری کشاورزی که در آن علاوهبر تولید غذای ایمن و مقرون به صرفه، حفاظت محیط زیست و ارتقای آن نیز در نظر باشد. در این سیاستگذاری هدف بلندمدت، بهینهسازی نیاز مصرفکنندگان، جامعه، محیط و کشاورز است.
-
ترکیبی از عملیات کشاورزی مسئولیتپذیر که تولید اقتصادی گیاهان زراعی را با معیارهایی که باعث حفظ و ارتقای محیطزیست میشوند، متوازن میکند.
-
مفهومی از یک کشاورزی بادوام است که از نظر زیستمحیطی و اجتماعی قابل پذیرش بوده و ضمن حفاظت و ارتقای محیط زیست برای آیندگان، غذای کافی و سالم را برای نسل حاضر تأمین میکند.
-
تناوب زراعی مبتنی بر مدیریت متعادل که هدف آن به حداقل رساندن مصرف نهادهها در عین حفظ سودآوری کشاورزی رایج است و مفهومی است که در آن بهترین روشهای کشاورزی رایج با درنظر گرفتن جوانب زیست محیطی با فناوریهای مدرن آمیخته میشود.
-
نظام مدیریتی است که برای رسیدن به یک کشاورزی سودآور و دارای کمترین پیامدهای زیستمحیطی به طور کنترل شده از نهادهها استفاده میکنند (شکل 2). چنین نظامی، باید از انعطافپذیری لازم برای برخورد با چالشهای اقتصادی بازار برخوردار باشد.
شکل 2ـ کنترل تلفیقی علفهای هرز نظام مدیریتی است که برای رسیدن به کمترین پیامدهای زیستمحیطی به طور کنترل شده از نهادهها استفاده میکنند.
تقریبا تمامی این تعاریف بر مسئولیتپذیری زیستمحیطی، مقبولیت اجتماعی، حساسیت اکولوژیکی، پایداری اقتصادی، تولید ایمن و کیفیت غذا تاکید دارند. مدیریت تلفیقی محصول، یک نظام مدیریتی دقیق و انعطافپذیر برای کل مزرعه است که برای رسیدن به تولید غذای با کیفیت، بین موارد فوق، توازن برقرار میکند. مدیریت تلفیقی محصول همه جنبههای تولید محصول شامل سازماندهی و طراحی، مدیریت خاک، حفاظت از گیاه، کارایی انرژی، تنوع زیستی و غیره را در برمیگیرد. مدیریت علفهای هرز یکی از اجزای حفاظت از گیاه یا گیاهپزشکی است. این روش مدیریتی مبتنی بر ارزیابی فرایندهای تصمیمگیری، شناسایی و ارزیابی عملیات موردنیاز و ثبت دستاوردهاست.
تلفیق، یک واژه کلیدی است. آنچه مسلم است، جنبههای فیزیکی مزرعه مانند پستی و بلندی، ساختمانها و اقلیم قابل تغییر نیستند. در بین این محدودیتها، مدیریت تلفیقی محصول به راهنمایی برای انتخاب عملیات کشاورزی میپردازد. برای نظامهای محصولی، مدیریت تلفیقی محصول همه جنبههای زراعی، شامل استفاده از تناوب زراعی و روشهای مناسب خاکورزی را به همراه استفاده متعادل از کودها و آفتکشها، ارقام مناسب، تاریخ کاشت، روش برداشت، انبارداری و بازاریابی مورد توجه قرار میدهد. در واقع روش مدیریت تلفیقی محصول بر حفاظت و ارتقای سطح تدابیر زیستمحیطی تأكيد دارد. مدیریت تلفیقی محصول یک چارچوب منظم برای مدیریت گیاه زراعی است که دارای برنامههای متفکرانه، اهداف مشخص و دستاوردهای قابل پایش است. در این روش مدیریتی عملکرد قابل ارزیابی است. بنابراین، در مدیریت تلفیقی محصول به جای استفاده گسترده از نهادهها، به صورت مدبرانه از تخصصها استفاده میشود. این امر به آن معنی نیست که الزاما باید نهادهها کاهش یابد، بلکه به آن معنی است در زمانی که نیاز به استفاده از نهاده باشد، باید از طریق بهینهسازی مصرف نهادهها با حداقل پیامدهای سو زیستمحیطی، حداکثر سود را به دست آورد. در مدیریت تلفیقی محصول، مدیریت علفهای هرز یکی از جنبههای مهم است.