مقاله
بیش از یک قرن است که از علفکشهای شیمیایی با تاثیرات مخرب زیست محیطی استفاده میگردد. اثرات جانبی این مواد شیمیایی شامل مقاومت علفهای هرز به علفکشها، کاهش کیفیت آب وخاک، باقیماندن علفکشها و اثرات آن روی موجودات زنده غیر هدف است. هدف استفاده از علفکشهای زیستی از بین بردن یا ریشهکنی کامل جمعیت علف هرز نیست بلکه کاهش فشار رقابتی علفهای هرز رشد کرده در کنار گیاه زراعی است. کاهش توانایی رقابت شامل جلوگیری از تجمع زیستی وکاهش تولید بذر در علفهای هرز مورد نظر میباشد.
علفکشهای میکروبی
دومین علفکش میکروبی نیز در سال 1982 در آمریکا و تحت نام کولگو به ثبت رسید. این محصول حاوی اسپورهای Colletotrichum goleosporioides f. sp. aechynnnnomen است که یک قارچ پاتوژن اختصاصی برای کنترل علف هرزی از تیره بقولات با نام علمی Aeschynomene virgina (شکل 1) در مزارع برنج و سویا بوده و در ایالت جنوبی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
شکل 1ـ Aeschynomene virgina
این محصول تا حدی تبدیل به یک مقیاس سنجش شد به طوری که پتانسیل علفکشهای میکروبی دیگر نسبت به آن سنجیده میشوند. اگر چه این ترکیب بدون شکموفق بود، اما نقش آن به عنوان یک مدل تا حدی ناموفق بود. هر دو گیاه زراعی که این محصول در آن استفاده میشود از گیاهان زراعی مناطق مرطوب هستند. برنج در شالیزار پرورش داده میشود و سویا نیز آبیاری زیادی میشود. بنابراین، در هر دو مورد عامل کنترل کننده در مقابل تاثیرات مخرب محیط حفاظت میشود در حالی که اکثر علفکشهای میکروبی دیگر در معرض تاثیرات مخرب محیطی مانند خشک شدن پس از مصرف قرار دارند. بنابراین، برالی علفکش میکروبی کولگو نیز انتقال سریع از آزمایشگاه به محیط مصرف باید به سرعت انجام شود، البته انجام این کار اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت است. با این وجود، تلاشهای تحقیقاتی زیادی که برای یافتن و توسعه این محصولات انجام گرفت منجر به تولید چند علفکش میکروبی و راه یافتن تعدادی از آنها به بازار محصولات شد. ترکیب تجاری Camperico از جمله این ترکیبات است که فرمولاسیونی حاوی باکتری بیماریزای Xanthomonas campestris است و برای کنترل چمن یکساله (Poa annua) در زمینهای گلف ژاپن توسعه یافت. از آنجا که این موجود قادر است گیاه هدف را تنها از راه زخمها آلوده کند، این ترکیب را بلافاصله پس از قطع چمن باید به کار برد. فرمولاسیونی از Colletotrichum goleosporioides f. sp. Cuscuta وجود دارد که با نام تجاری Luboa Ⅱ در چین برای کنترل سس Cuscuta spp. (شکل 2) به کار میرود.
شکل 2ـ Cuscuta spp.
پاتوژنهای گیاهی دیگری نیز به عنوان علفکش میکروبی شامل CAAST و Biomal در آمریکا تولید شدهاند که به دلایل مختلفی در بازارهای تجاری حضور ندارند، که احتمال دارد به دلیل قابلیت اعتماد اندک به این محصولات باشد.
تحقیقات مداوم جهانی برای کشف احتمالی علفکشهای میکروبی قابل استفاده در کشاورزی همچنان ادامه دارد. بدین ترتیب در سال 1991 پروژههای متعددی از 68 علف هرز در 16 کشور و 44 محل انجام شده که 18 عدد از این پروژههای تحقیقاتی در آمریکا صورت پذیرفته است. هیچ مدرکی که دلالت بر کاهش معنیدار تلاش برای علفکشهای میکروبی داشته باشد، وجود ندارد. تحقیقات انجام شده در اروپا نسبتا محدود است. از پروژههای مهم انجام شده در اروپا میتوان به کنترل سرخس عقابی توسط Ascochyta pteridis، سلمهتره توسط Ascochyta caulina، بنفشه صحرایی توسط Mycocentrospor acerina، تاج خروس ریشه قرمز توسط Alternaria sp و بروموس توسط Dreshlera sp اشاره کرد. تمام این پاتوژنها به جز یکی از آنها، به عنوان علفکش میکروبی مفید شناخته شدند. مورد استثنا مربوط به کنترل سلمهتره است که عامل قارچی انتخاب شده پس از جدا شدن از منطقه بومی قدرت بیماریزایی خود را از دست داد و بدین ترتیب کنترل ضعیفی در آزمایشات مزرعهای حاصل شد.
زند، اسکندری(1388). مدیریت علفهای هرز (چاپ دوم). مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.