پیشگیری و مدیریت مقاومت به علفکش
از جمله عوامل پیش نیاز برای اثبات مقاومت، انجام یک آزمون مناسب تشخیص است. در حالت ایده آل چنین آزمونی میبایست سریع، صحیح، ارزان و قابل دسترس باشد. آزمونهای تشخیص زیادی نظیر آزمایشهای گلدانی، آزمایشهای پتریدیش و سنجش فلورسانس کلروفیلی ارائه شده است. موضوع مهم در چنین آزمونهایی ارزیابی پاسخ جمعیت موردنظر به علفکش در مقایسه با جمعیتهای حساس و مقاوم استاندارد تحت شرایط کنترل شده است.
در بسیاری از موارد، مقاومت به علفکش پیامد استفاده مکرر از علفکشها و غالبا توأم با سیستمهای تککشتی (شکل 1) و عملیات شخم کاهش یافته هستند.
شکل 1ـ مقاومت به علفکش پیامد استفاده مکرر از علفکشها و غالبا توأم با سیستمهای تککشتی و عملیات شخم کاهش یافته هستند.
بنابراین، لازم است که برای پیشگیری یا به تأخیر اندازی بروز مقاومت با کنترل جمعیتهای مقاوم موجود به اصلاح این گونه عملیات تولید پرداخت. هدف اصلی میبایست کاهش فشار انتخاب باشد. در این خصوص رهیافت مدیریت تلفیقی لازم که در آن همه راهکارهای ممکن برای کنترل علفهای هرز بهره گرفته شود. در چنین رهیافتی اتکای علفکشها کمتر است و بدین ترتیب فشار انتخاب کاهش مییابد.
روشهای کنترل زراعی
از روشهای مدیریتی غیر علفکشی بسیاری میتوان برای کاهش جمعیت علفهای هرز استفاده کرد. چنین روشهایی در همه شرایط مناسب نیستند و شرایط خاص هر مزرعه تعیین کننده کارایی و عملی کردن روشهای کنترلی است. بیوتیپهای حساس و مقاوم نسبت به روشهای کنترل زراعی پاسخ مشابهی نشان میدهند، از اینرو تحت چنین شرایطی انتخابی به نفع بوتههای مقاوم صورت نمیگیرد. در صورتی که بوتههای مقاوم در مقایسه با بوتههای حساس شایستگی کمتری داشته باشند (مثلا کوچکتر بودن اندازه بوته) به طور نسبتا مؤثرتری بر اثر عمليات زراعی کنترل میشوند و بدین ترتیب ممکن است پدیده پسزدگی (عدم انتخاب) به وقوع بپیوندد. البته، تفاوت آشکار از نظر شایستگی ممکن است به انواع معینی از مقاومت مانند مقاومت به تریازینها محدود باشد.
عملیات خاکورزی
عملیات خاکورزی که موجب برگردانده شدن خاک نشود، باعث میشود که نسبت جمعیت علف هرز مربوط به بذور تولیدی در کشت قبلی افزایش یابد، زیرا در چنین سیستم خاکورزی بذور علف هرز در نزدیک سطح خاک باقی میمانند (شکل 2). این امر احتمال تلاقی برگشتی با نسلهای قبلی مشتق شده از بذور قدیمی مدفون در خاک که کمتر در مورد آنها پدیده انتخاب اتفاق افتاده را به حداقل میرساند. شخم برگردان موجب مدفون شدن اکثر بذور تازه ریزش یافته در اعماق زیاد (بیش از ۵ سانتیمتر) میشود که طبیعتا اکثر گیاهچههای علف هرز از چنین عمقی قادر به رویش نیستند.
شکل 2ـ عملیات خاکورزی که موجب برگردانده شدن خاک نشود، باعث میشود که نسبت جمعیت علف هرز مربوط به بذور تولیدی در کشت قبلی افزایش یابد.
شخم برگردان دو مزیت متفاوت دارد: اول، موجب کاهش اساسی جمعیت برخی علفهای هرز میشود و دوم از طریق افزایش تعداد گیاهچههای منشأ گرفته از بذور قدیمی کمتر انتخاب شده موجب افزایش نسبت بوتههای حساس میشود. هر چه طول عمر بذر و عمق رویش بیشتر باشد، تأثیر کنترلی عملیات شخم برگردان روی اندازه جمعیت علف هرز کمتر خواهد بود. البته، ماندگاری بالای بذور ممکن است سبب تعديل تغییرات نسبت بوتههای حساس به مقاوم شود، این امر به خصوص در صورتی که شخم برگردان با دورهای از خاکورزی حداقل همراه شود، مصداق مییابد. در برخی شرایط به دلیل محدودیتهای هزینهای با محیطی، امکان شخم سالانه فراهم نیست و شخم متناوب هر چهار تا پنج سال یک بار صورت میگیرد. چنین راهبردی در واقع روشی برای بازگرداندن ساختار ژنتیکی جمعیت به وضعیت چند سال قبل از آن است. در شرایطی که معضل مقاومت به مدت چند سال قبل از شخم به طور موفقیتآمیزی مدیریت شده باشد، به کارگیری چنین راهبردی زیانبار خواهد بود. خاکورزی طی فصل رشد گیاه زراعی نظیر کولتیواتورزنی بین ردیفها با استفاده از هرسها و از جمله روشهای مدیریت علف هرز محسوب میشوند. عملی بودن و کارایی این روشها به گونه علف هرز و گیاه زراعی وابسته است.