مقاله
خسارت علفهای هرز در زراعت برنج در شمال ایران در صورت عدم کنترل تا 95 درصد گزارش شده است که با بهرهگیری از روشهای کنترل زراعی، مکانیکی، دستی و شیمیایی این میزان خسارت به کمتر از پنج درصد کاهش مییاید. علفکشها سهم عمدهای در کنترل علفهای هرز دارند و با کاربرد آنها حدود 80 درصد از خسارت علفهای هرز کاسته شده و زمان لازم برای وجین دستی بیش از 90 درصد کاهش مییابد. تحمل برنج به بوتاکلر و کنترل بسیار خوب سوروف و جگنهای یکساله توسط این علفکش، موجب شد تا بوتاکلر در رقابت با دیگر علفکشها، بیشتر مورد پذیرش کشاورزان قرار گیرد.
بوتاکلر
بوتاکلر، پرطرفدارترین و پرمصرفترین علفکش کشور در سالهای اخیر بوده و سهم آن در بین علفکشهای مصرفی در برنج برای حدود سه دهه بیش از 90 درصد بود. از پیامدهای منفی مصرف تکراری علفکشها کاهش کارایی، تغییر فراوانی و بروز مقاومت علفهای هرز به آن علفکش یا آن گروه از علفکشها است. در شالیزارهای شمال ایران بهدلیل انجام وجین دستی پس از کاربرد بوتاکلر، علفهای هرز متحمل و یا مقاوم احتمالی حذف شده و بههمین دلیل کاربرد مداوم بوتاکلر برای سالهای متوالی در زراعت تککشتی برنج با مشکل خاصی مواجه نبوده است. علفکش بوتاکلر علیرغم کنترل مؤثر علفهای هرز شالیزار، دارای اثرات نامطلوب بر سلامتی انسان و محیطزیست میباشد که بر این اساس منع واردات بوتاکلر و حذف آن از لیست علفکشهای مجاز کشور در سازمان حفظ نباتات، اتخاذ شده است. حذف بوتاکلر ممکن است برای کارشناسان و کشاورزان نا آشنا به سایر علفکشهای ثبت شده کشور و دارای کارایی مشابه بوتاکلر در کنترل علفهای هرز، نگرانیهایی را ایجاد کند و یا ممکن است موجب فرصت طلبی برخی سودجویان شود. بههمین دلیل در این نشریه اطلاعات کلی از دیگر علفکشهای برنج که بیشتر آنها در بازار در دسترس هستند ارایه میشود تا کنترل شیمیایی علفهایهرز برنج علیرغم حذف بوتاکلر بدون مواجه شدن با هرگونه مشکلی تداوم یابد.
علفکشهای مولینیت (اوردرام)، اگزادیازون (رونستار)، بوتاکلر (ماچتی) و تیوبنکارب (ساترن) طی سالهای 1349 تا 1353 در ایران ثبت شدند. تا آن زمان علفکشی در شالیزارهای کشور مصرف نشده بود و علفهرز غالب تمام شالیزارهای شمال ایران سوروف بود. علفکشهای فوق در کنترل سوروف دارای کارایی مشابه و بسیار مؤثری بودند و از سالهای ابتدا پس از معرفی مورد استقبال گسترده کشاورزان قرار گرفتند. توزیع این علفکشها بین کشاورزان برای حدود دو دهه توسط بخش دولتی و پس از آزادسازی تجارت آفتکشها در دههی هفتاد، این علفکشها توسط بخش خصوصی تهیه و توزیع شدند. نظارت بر سموم توسط بخش دولتی، توزیع متوازن علفکشهای مختلف را بههمراه داشت، اما با آزادسازی علفکشها، بوتاکلر نسبت به دیگر علفکشها مورد استقبال گستردهتر کشاورزان قرار گرفت و برای بیش از دو دهه، حدود 95 درصد شالیزارهای کشور با این علفکش تیمار شده و در عمل دیگر علفکشها از بازار تجارت حذف و یا دارای سهم ناچیزی بودند. بوتاکلر و دیگر علفکشهای فوق در کنترل سوروف دارای کارایی بسیار مؤثر و فاقد کارایی رضایتبخش در کنترل پهنبرگها و جگنهای چندساله بودند.
شکل1- علفکش بوتاکلر
عدم کاربرد متوازن علفکشها و تمرکز محوریت مبارزه شیمیایی بر کنترل سوروف، افزایش جمعیت علفهایهرز جدیدی همانند قاشقواش، تیرکمانآبی، روغنواش، سلواش، هزارنی، لویی و پیزور را موجب شد که امروزه در بسیاری از مزارع، نسبت به سوروف دارای اهمیت بیشتری هستند. بههمین دلیل در اواسط دههی هفتاد علفکش بنسولفورونمتیل (لونداکس) به ثبت رسید که دارای کارایی اختصاصی و بسیار مؤثر در کنترل علفهای هرز فوق میباشد. قابلیت اختالط بنسولفورونمتیل (بنسولفورون) با علفکشهای اختصاصی سوروفکش، بیش از 90 درصد صرفهجویی در زمان لازم برای وجیندستی علفهای هرز شالیزار را موجب شد.کاهش زمان وجین از 500 تا 600 ساعت در هکتار به حدود 50 ساعت در هکتار، موجب ایجاد آرامش و ثبات در جامعه شالیکاران کشور شد زیرا که گرانی و کمبود کارگر و رقابت بین کشاورزان برای به خدمت گرفتن کارگران ماهر و نگرانی از عدم موفقیت در کنترل علفهای هرز، انواع تنشهای خانوادگی و اجتماعی در جامعهی شالیکاران را موجب میشد.
بهطور کلی علفکشها علاوه بر کنترل علفهای هرز دارای اثرات سوء بر سلامتی انسان و محیطزیست هستند. ایجاد انواع ناراحتیهای پوستی، چشمی، ریوی و تنفسی برای انسان، ایجاد بیماریهای خونی و عصبی و اختلال در تکثیر ماهی و آبزیان از جمله عوارض جانبی علفکشها میباشد. در همین راستا، اگرچه برای اولین بار کشف و معرفی بوتاکلر در امریکا صورت گرفت، اما تولید، مصرف و تجارت این علفکش بهدلیل اثرات سوء این علفکش همواره در آن کشور ممنوع بوده است.
کنترل خوب سوروف و جگنهای یکساله و عملکرد انتخابی خوب بوتاکلر برای برنج از دلایل اصلی استقبال کشاورزان از این علفکش است. علایم گیاهسوزی یا اختلالات رشدی بوتاکلر روی برنج معمولا رنگ سبز تیره و کاهش رشد ریشه است که کشاورزان یا متوجه این علایم نمیشوند و یا رنگ سبز تیره را علامت شادابی برنج میدانند. علایم گیاهسوزی اگزادیازون و اکسادیارژیل لکههای قهوهای روی برگ و زردی رنگ بوته و گاه سفیدی برگ برنج است و علایم گیاهسوزی تیوبنکارب کاهش ارتفاع و پیچیدگی ساقه و برگ است. برای کشاورزان علایم اختالالت رشدی این علفکشها نسبت به بوتاکلر بیشتر جلب توجه مینماید، درحالیکه معمولا علایم گیاهسوزی اول فصل تأثیری بر عملکرد برنج ندارد. بوتاکلر دارای برخی ویژگیهای دیگری نیز هست که استقبال کشاورزان از این علفکش را موجب شده است. بوتاکلر را میتوان قبل از نشاکاری، همزمان با نشاکاری و نیز بعد از نشاکاری و قبل از رویش علفهای هرز تا یک و نیم برگی سوروف به کاربرد و برنج به این علفکش تا دو برابر دز توصیه شده متحمل است. بهطورکلی میتوان گفت هیچ علفکشی مشابه بوتاکلر نیست و دیگر علفکشها محدودیت بیشتری دارند. زمان مصرف و مرحله رشدی علفهرز محدودیت اصلی دیگر علفکشها هستند، بهویژه که تحمل برنج به دیگر علفکشها کمتر از تحمل آنها به بوتاکلر است. عملکرد برنج در صورت مصرف دیگر علفکشها مطابق توصیهها، تفاوتی با عملکرد حاصل از کاربرد بوتاکلر نخواهد داشت.
يعقوبی، بيژن.(1400). حذف بوتاكلر، پرمصرفترين علفكش شاليزار و معرفی علفكشهاي جايگزين. گیلان: انتشارات موسسه تحقيقات برنج كشور