مقاله آشنایی با کنترل بیولوژیک علف‌های هرز (قسمت اول)

در حال حاضر، سیستم های پایدار تولید ارگانیک و حفظ محیط زیست، پشتیبان یک احساس قوی در مخالفت با مصرف آفت‌کش‌های شیمیایی است و در نتیجه پتانسیل‌های به‌کارگیری از روش‌های جایگزین کنترل علف‌های هرز و از جمله روش‌های بیولوژیکی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.

 

کنترل بیولوژیک علف‌های هرز

چندین روش کنترل بیولوژیک البته در این مقاله به منظور سهولت درک موضوع و شفافیت مطلب کنترل بیولوژیک علف های هرز کلا در دو راهکار اصلی تقسیم می شود که شامل: کنترل بیولوزیک کلاسیک و علف کش های میکروبی می باشد.

کنترل بیولوژیک کلاسیک

این روش از کنترل بیولوژیک براساس این مشاهده بنا شده است که گونه‌های معرفی شده به یک منطقه جديد اصولا عاری از آفات و پاتوژن‌های عمومی منطقه بومی خود هستند و به این خاطر می‌توانند به طور مکرر گل داده و در منطقه جدید غالب شوند. در کنترل بیولوژیکی کلاسیک دشمنان طبیعی و اختصاصی علف هرز هدف از محیط بومی آن علف هرز به منطقه جدید معرفی می‌شود. این دشمنان طبیعی پس از استقرار در محیط جدید جمعیت علف هرز را در سطحی نگه می‌دارند که مشکل‌آفرین نباشند. در این روش علف هرز هدف به طور کامل ریشه‌کن نمی‌شود. در این استراتژی عامل کنترل بیولوژیک نیاز به کمک برای استقرار، تکثیر و پراکنش در محیط معرفی شده دارد. در این روش علف هرز هدف به آرامی کنترل می‌شود و لذا این استراتژی برای اکوسیستم‌های پایدار مناسب است. به دلیل همین ویژگی‌هاست که روش‌های کنترل بیولوژیک کلاسیک در کشاورزی و باغبانی در حد گیاهان زراعی چندساله نظير چمنزارها، چراگاه‌ها، گیاهان بوته‌ای و با درختان میوه باقی مانده است. گرچه در آمریکا و استرالیا کنترل قندرونک (Chondrilla juncea) (شکل 1) در زراعت غلات از طریق روش بیولوژیک موفق بوده است، اما این مورد بیشتر یک استثناست تا این‌که یک قاعده باشد.

Chondrilla juncea
شکل 1ـ Chondrilla juncea

این استراتژی‌ها در محیط‌های نیمه طبیعی مزارع و از جمله حوضه‌های آبی، کانال‌های آبی و در جنگل‌ها قابل اجراست.

مثال‌های زیادی در مورد انجام موفقیت‌آمیز این روش‌ها به ویژه در مورد علف‌های هرز که از اروپا به آمریکا و استراليا انتقال یافته و مستقر شده‌اند، وجود دارد. کنترل علف‌های هرز آبزی با استفاده از ماهی کارپ چینی یکی از این مثال‌ها است، که می‌تواند نوعی استراتژی شبه کلاسیک باشد. گرچه این نژاد در انگلستان اصلاح نشد، اما استفاده وسیعی در محیط‌های بسته آبی پیدا کرد. به هر حال، مدت بسیار طولانی نیست که روش کلاسیک کنترل بیولوژیک برای کنترل علف‌های هرز در کشاورزی انگلستان با اروپا استفاده می‌شود. تحقیقاتی که اخیرا توسط کمیته علوم و تکنولوژی اروپا در این زمینه انجام شد، نشان می‌دهد که چشم‌انداز این پروژه‌ها حداقل در برخی مکان‌ها نظیر تولید میوه و سبزیجات امیدبخش است.

در تحقیق انجام شده در دهه ۱۹۸۰ برای کنترل بیولوژیک سرخس عقابی (Peteridium aquilinum) (شکل 2) از نوعی شب‌پره از آفریقای جنوبی استفاده شد که پتانسیل کنترل بیولوژیک علف‌های هرز را به خوبی نشان داد.

Peteridium aquilinum

شکل 2ـ Peteridium aquilinum

این موجود لاروی از تیره ناكتوئیده (Noctoidae) و از دسته شب‌پره‌های پروپیزامیده است که در داخل برگ‌های سرخس عقابی وارد شده و خود را به محور ساقه می‌رساند و بدین ترتیب سبب خسارت شدید به سرخس عقابی می شود و از طرفی مسیر حمله پاتوژن‌های بعدی را نیز باز می‌کند. در حال حاضر، مشکلات بیولوژیکی و تکنولوژیکی مربوط به نگهداری این شب‌پره‌ها در شرایط قرنطینه به طوری موفقیت‌آمیز حل شده است و  مطالعات انجام شده در مقیاس کوچک در زمینه آلوده‌سازی محیط نشان داد که کنترل موفق سرخس عقابی توسط این شب‌پره امکان‌پذیر است. همچنین مشخص شد که این شب‌پره تغذیه اختصاصی از سرخس عقابی دارد. البته تعداد زیادی از مشکلات سیاسی، قانونی، محیطی و اجتماعی مانع از آزادی این موجود شده است و کنترل بیولوژیک سرخس عقابی در حد پتانسیل باقی ماند و به مرحله عمل نرسید. از آنجا که علف‌کشی که عملا قادر به کنترل سرخس عقابی باشد و از نظر محیطی و اقتصادی نیز مقبولیت داشته باشد، وجود ندارد، سرخس عقابی با سرعت رشد ۱ تا ۳٪ در سال گسترش می‌یابد و ادامه این روند در آینده سبب غیر قابل استفاده شدن مناطق مرتفع خواهد شد. این تحقیق یکی از موارد نادری است که به منظور کنترل بیولوژیک کلاسیک علف‌های هرز بومی انجام گرفت. عدم توجه به کنترل بیولوژیک کلاسیک گونه‌های هرز بومی، ناشی از اهمیت بیشتر گونه‌های هرز معرفی شده است، اما ممکن است ناشی از تفکر و اعتقاد غلط و یافته‌های نادرستی باشد که کنترل بیولوژیک کلاسیک را فقط برای گونه‌های هرز غریبه و مهاجر مناسب می‌داند.

 

زند،  اسکندری(1388). مدیریت علف‌های هرز (چاپ دوم). مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.