عارضه اختلال در غلافبندي سویا
سويا در بين دانههاي روغني داراي بيشترين سطح كشت (١٣٤ ميليون هكتار) و توليد (٣٩٠ ميليون تن دانه) است، بهطوري كه يك چهارم روغن و دو سوم پروتئين جهان را فراهم ميكند. دانه سويا حاوي حدود ٢٠ درصد روغن و ٤٠ درصد پروتئين است. به دليل قابليت تثبيت نيتروژن هواي خاك، سويا ميتواند نقش مهمي را در اكثر نظامهاي زراعي ايفا نمايد. در ايران، زراعت سويا از سال ١٣٤٦ با سطح كشت ٣٨٠٠ هكتار آغاز و در سال ١٣٧٣ به مساحتي بيش از ١٠٣ هزار هكتار افزايش يافت و از آن پس روند نزولي را طي نمود. توليد سويا نيز از حدود ٢ هزار تن در سال ١٣٤٦ به بيشترين مقدار در سال ١٣٧٣ به ميزان ٢٣٠ هزار تن رسيد، اگرچه اين توسعه سطح كشت عمدتا در استانهاي شمالي اتفاق افتاد. در گلستان سطح كشت سويا به دلايل متعدد داراي نوسانات زيادي بود، به طوري كه طي دوره ٥٥ ساله كشت اين گياه، از كمتر از ٥ تا ٥٨ هزار هكتار در نوسان بوده است. از عوامل كاهش سطح كشت ميتوان به تغييرات شديد اقليمي نظير افزايش دما و كاهش شديد منابع آبي و مشكلات فني نظير عارضه اختلال در غلافبندي و به ويژه طي سالهاي اخير افزايش سطح كشت برنج اشاره كرد.
طي ٤ دهه گذشته، عارضه اختلال در غلافبندي يكي از مهمترين عوامل تاثيرگذار بر توليد سويا در گلستان بوده است. در سال ١٣٦٤ اولين گزارش در خصوص عارضه اختلال در غلافبندي سويا در استان گلستان در سطحي حدود ٢٠٠٠ هكتار روي رقم گرگان٣ مشاهده شد. در سال ١٣٦٦ طرحي تحت عنوان (طرح جامع اختلال در غلافبندي سويا) تهيه و به مدت سه سال (٦٨-١٣٦٦) اجرا شد. بر اساس نتايج، تيمارهاي بكار رفته در طرح نتوانست شرايط مشابه عارضه را در بوتههاي سويا به وجود آورد و فقط در نتايج مربوط به بخش بيمـاريها، از بوتههاي آلوده سه ويروس لكه حلقوي توتون، لكه حلقوي گوجه فرنگي و موزاييك آرابيس استخراج گرديد كه احتمال ميرفت عامل آلودگي بوتههاي سويا به عارضه باشند. در آزمايشي ديگر، نيز احتمال وجود ويروسهاي لكه حلقوي توتون، لكه حلقوي گوجه فرنگي و استريك توتون را در بروز عارضه اختلال در غلافبندي سويا مطرح ساختند، ولي اين محققين نتوانستند از طريق انتقال اين ويروسها به گياه سويا عارضه اختلال در غلافبندي را ايجاد كنند. طي سالهاي ١٣٧٠ تا ١٣٨٠ وجود عارضه اختلال در غلافبندي نوساناتي را در عملكرد و توليد سويا ايجاد كرد و شدت عارضه در بعضي از سالها زياد شد. لذا در پژوهش ديگري طي سالهاي ١٣٨٠ و ١٣٨١ اثر تاريخ كاشت (از ٢٠ ارديبهشت تا ٧ مرداد) و سه رقم تجاري سويا (ويليامز، سحر و گرگان٣) روي عارضه بررسي شد. در سال اول كشت، علائم اختلال در غلافبندي در بوتههاي سويا مشاهده شد و ارقام مورد بررسي واكنش متفاوتي به تاريخ كاشت در رابطه با عارضه اختلال نشان دادند. با توجه به نتايج اين طرح رقم رشد محدود و ديررس گرگان٣ از برنامه توليد بذر استان حذف و توجه بيشتري براي توليد ارقام رشد نامحدود در برنامههاي به نژادي سويا صورت گرفت، كه حاصل آن معرفي ارقام رشد نامحدود نظير كتول و سامان جهت كشت در استان گلستان بود.
عليرغم فعاليتهاي انجام شده قبلي متاسفانه تا سال ١٣٩٥ دليل و راهكار مشخص و واضحي براي ايجاد عارضه اختلال در غلافبندي سويا و كنترل آن وجود نداشت و برخي كارشناسان و محققين آن را با سرطان در انسان مقايسه ميكردند. در اين مقطع، عواملي نظير تاريخ كاشت دير، حساسيت رقم، آبياري نامنظم، فشردگي خاك، تغذيه نامناسب، دماي بالا هوا طي دوره گلدهي، خسارت آفات و ويروسها و ... بهعنوان دليل عارضه مطرح ميگرديد، اگرچه در عمل نتايج حاصل در بسياري از موارد ضد و نقيض بود. زنجركها و سنكها از جمله آفات مكندهاي هستند كه با تغذيه از گياه خسارت وارد كرده و در تمام مراحل رشد گياه فعاليت ميكنند، لذا پايش منظم و مديريت آنها بر اساس آستانه خسارت اقتصادي به گياه ضروري است. تريپسها از آفات مكنده ابتداي فصل رشد محسوب ميشوند و بوتههاي تحت تنش و ضعيف بيشتر مورد حمله آنها قرار ميگيرد. سنكهاي سبز از آفات مهم سويا محسوب ميشوند. پاييز ملايم سال قبل همراه با بارندگي متناوب در فروردين باعث افزايش جمعيت آنها در تابستان ميشود. عدم مديريت اين آفت نيز، علاوه بر خسارت غيرمستقيم، منجر به ريزش شديد گلها ميشود.
در سال ١٣٩٠ حدود ١٠٣٨٦ هكتار از مجموع ٥٧٦٦٩ هكتار و در سال ١٣٩٤ حدود ١٣٧٦٥ هكتار از مجموع ٣٥١٠٧ هكتار مزارع سوياي استان گلستان با شدتهاي متفاوتي دچار اين عارضه شد. با توجه به شدت خسارت، به ويژه در سال ١٣٩٤ و اهميت موضوع طرح جامع (بررسي عوامل و راهكارهاي مناسب جهت كاهش يا حذف عارضه اختلال در غلافبندي سويا در گلستان) تهيه و اجرا شد. همچنين، بنا به پيشنهاد سازمان جهاد كشاورزي استان گلستان در دو سال ١٣٩٧ و ١٣٩٨ يك طرح ترويجي توسعهاي (با عنوان طرح انتقال يافتههاي سويا با تاكيد بر كنترل عارضه غلافبندي) به منظور ارائه روشهاي موثر كنترل عارضه در مزارع زارعين تهيه و به كمك كارشناسان مراكز جهاد كشاورزي در دو پايلوت ٢٧٠ و ١٠٠ هكتاري در ٤ شهرستان گاليكش، علي آباد، گرگان و كردكوي اجرا شد. در طي انجام طرح، تعداد محدودي از مزارع، به دليل عدم كنترل به موقع و صحيح آفات مكنده در دوره تشكيل گل، دچار عارضه شدند كه با حضور به موقع تيم فني و انجام راهنماييهاي لازم نهتنها عارضه كنترل شد، بلكه اين مزارع به عملكردهاي بسيار خوبي دست يافتند.
بهطور كلي نتايج آزمايشات، بررسيهاي ميداني و همچنين اجراي پايلوتهاي ميداني جهت كنترل عارضه نشان داد كه نهتنها ميتوان با انجام يك مديريت مناسب (كنترل به موقع و صحيح آفات مكنده طي دوره گلدهي) عارضه اختلال در غلافبندي را كاملا كنترل كرد، بلكه ميتوان با برنامهريزي درست و به موقع مزارع دچار عارضه اختلال را بهبود بخشيد و به يك عملكرد قابل قبول و حتي خوب رسيد.
علائم عارضه اختلال در غلافبندي
عارضه اختلال در غلافبندي سويا منجر به اختلال در توليد گل و غلاف شده كه در نهايت سبب كاهش يا عدم تشكيل دانه در غلاف، تغيير شكل غلافها، خشبي شدن برگها، سبز ماندن بوتهها و به اصطلاح كشاورزان علوفهاي شدن مزرعه ميگردد. در واقع در بوتههاي دچار عارضه، مكانيزمي از انتقال مواد فتوسنتزي از برگ به دانه جلوگيري ميكند، لذا برگها سبز باقيمانده، فرآيند طبيعي تجزيه كلروفيل و زرد شدن برگها اتفاق نميافتد و در نتيجه رسيدگي گياه با مشكل مواجه ميشود. بعد از بروز عارضه، در ارقام رشد نامحدود نظير كتول و سامان، گلهاي جديد مجددا در اوائل مهر تشكيل ميشود و اما غلافهاي ناشي از آن فرصت تكامل پيدا نكرده و ريزش ميكنند.
شکل1- علائم عارضه اختلال در غلافبندي سویا
اين بوتهها ممكن است پاكوتاه، خشبي و سبز باقي بمانند و يا در صورت آفتابي بودن و گرمتر شدن هوا تا حدي بهبود يابند. چنانچه شرايط آب و هوايي طي ماههاي مهر و آبان براي تشكيل و رشد غلافهاي جديد و دانهها مساعد باشد، خسارت ناشي از اين عارضه تا حدي جبران ميشود و در صورت مديريت مناسب مزرعه (نظير انجام آبياري تكميلي و تغذيه بهينه) دستيابي به عملكردهاي قابل قبول امكانپذير است و چنانچه شرايط مناسب آب و هوايي در فصل پاييز وجود نداشته باشد، برگها و غلافهاي گياه همچنان سبز تيره باقي ميمانند و شدت خسارت بسيار بالا خواهد بود. در بوتههايي كه داراي اين عارضه هستند، غلافها بدون دانه يا تكدانه هستند و دانهها عمدتا چروكيده ميشوند، اگرچه در برخي موارد تحت شرايط محيطي و مديريتي مناسب طي دوره پر شدن دانه، اين تك دانهها بزرگتر نيز ميشوند. در برخي موارد مشاهده ميشود كه در يك مزرعه، قسمتها يا نوارهايي از آن دچار عارضه اختلال در غلافبندي شده است، در حالي كه بخشهاي ديگر مزرعه داراي بوتههاي كاملا سالم سويا است.
روش كنترل عارضه اختلال در غلافبندي
الف) اقدامات مورد نياز براي كنترل عارضه
-بهنظر ميرسد آفات مكند با انتقال عوامل بيماريزا نظير فايتوپلاسما عامل اصلي بروز عارضه اختلال در غلافبندي باشند. كنترل به موقع و صحيح آفات مكنده با استفاده از سموم مناسب و مورد تاييد سازمان حفظ نباتات (نظير ديميتوات يا متاسيستوكس با دوز يك ليتر در هكتار)، بهويژه در هواي گرم و كم باران و در ارقامي با تاج پوشش متراكم نظير رقم كتول طي اوايل رشد زايشي (دوره گلدهي، R2-R1) بسيار ضروري است. در اين ارتباط رعايت نكات فني نظير استفاده از مقدار آب كافي محلول آفتكش براي پوشش كامل تاج پوشش، انجام محلولپاشي در هواي خنك (ترجيحا عصر) و استفاده از سمپاشهاي بومدار با نازل تيجت (براي پوشش مناسب و يكنواخت آفتكش) ضروري است.
-معمولا بوتههاي ضعيفتر و تحت تنش، آسيبپذيرتر بوده و در اثر تهاجم آفات دچار خسارت بيشتري ميشوند، لذا بايد گياه از نظر ساير عوامل مديريتي نظير تاريخ كاشت (تاريخ كاشت نيمه دوم ارديبهشت براي ارقام ديررس نظير كتول، سامان و امير و دهه آخر خرداد تا دهه اول تير براي ارقام زودرس نظير ارقام جديد رحمت و گلستان)، تغذيه و آبياري در شرايط مطلوبي قرار داشته باشد. در همين ارتباط توصيه ميشود براي كشت سويا در استان گلستان از ارقام رشد نامحدود نظير كتول و سامان، به دليل قابليت گلدهي و غلافبندي مجدد پس از بروز عارضه، استفاده شود.
-به دليل گرماي هوا، ميزان آب مورد نياز محلول مصرفي، به دليل پوشش كامل تاج پوشش در مراحل گلدهي و شروع تشكيل غلاف، بايد بين ٤٠٠-٣٠٠ ليتر در هكتار باشد. سمپاشي در ساعات خنك روز و ترجيحا هنگام عصر صورت گيرد. معمولا در عصر، به دليل كاهش نسبي دماي هوا، آفات مكنده از فضاي داخل تاج پوشش خارج شده و كنترل آنها راحتتر و تيمار سمپاشي موثرتر خواهد بود. لازم به ذكر است با توجه به جثه كوچك و طبيعت مخفيگرايي اكثر آفات مكنده سويا و تعدد نسلها ، لازم است سمپاشي مزرعه با سموم مكندهكش در دو مرحله شروع گلدهي و تكرار آن حدود ١٠ تا ١٥ روز بعد (با توجه به دماي هوا) انجام گردد.
-آب مورد استفاده در تهيه محلول آفتكش ميبايست از شرايط مناسب (اسيديته آب بين ٥ تا ٧، شوري كمتر از ١ دسي زيمنس بر متر و سختي كمتر از ٤٠٠ ميليگرم در ليتر) برخوردار باشد. اسيديته نامناسب و سختي بالاي آب كارايي محلولپاشي عناصر غذايي و سمپاشي را كاهش ميدهد. تحت شرايط نامناسب آب، توصيه ميشود براي كارايي بهتر سمپاشي، مقدار ٥-٣ كيلوگرم سولفات آمونيوم به محلول اضافه شود.
-سمپاش پشت تراكتوري بومدار با نازل تيجت، بهترين گزينه براي سمپاشي است. در صورتي كه تاج پوشش مزرعه كامل نباشد از فشار ٣ الي ٤ بار و هنگامي كه تاج پوشش بسته باشد جهت نفوذ آفتكش به لايههاي زيرين از فشار ٢ تا ٣ بار استفاده شود. حذف سمپاشي با لانس به دليل عدم يكنواختي در پاشش توسط كارگر و سمپاش پشتي موتوري (اتمايزر) به دليل قطر ذرات غير يكنواخت مورد تاكيد است.
ب) اقدامات مورد نياز در مزارعي كه دچار عارضه اختلال شدهاند
- در برخي موارد، برخي از زارعين توصيههاي فني ارائه شده را رعايت نكرده و علايم اوليه عارضه اختلال در غلافبندي در مزارع آنها مشاهده ميشود. اين علايم عمدتا با ريزش شديد گلها طي دوره گلدهي قابل تشخيص است. در اين موارد بايد به محض تشخيص علايم عارضه با آفات مكنده به ويژه زنجركها و سنكها در يك نوبت و در صورت نياز دو نوبت (به فاصله حدود ١٠ روز و با رعايت نكات ذكر شده در اين دستورالعمل) با آفتكشهاي مورد تاييد (نظير ديميتوات يا متاسيستوكس با دوز يك ليتر در هكتار) مبارزه شيميايي صورت گيرد.
- با توجه به محدوديتهاي جذب ريشهاي در اين مقطع از رشد سويا، براي دستيابي به عملكردهاي قابل قبول، بهتر است در اين مرحله از رشد گياه از كودهاي تقويتي نظير تركيب ٢٠-٢٠-٢٠ و اسيد آمينه (هر كدام با ٥٠ درصد دوز توصيه شده) در شروع تشكيل غلاف و سپس تكرار آن به فاصله حدود ١٠ تا ١٥ روز به صورت محلولپاشي (با ميزان آب كافي و ترجيحا در هنگام عصر و در هواي خنك) استفاده شود. با توجه به نقش موثر عنصر بور در تشكيل گل و غلاف در گياه سويا، محلولپاشي تركيباتي نظير بوران در مرحله گلدهي نيز ميتواند در بهبود تشكيل گل و غلاف موثر باشد. لازم به ذكر است در چنين مزارعي دستيابي به عملكردهاي مطلوب به رعايت تاريخ كاشت و تراكم بوته مناسب، نوع رقم مورد كشت (رشد نامحدود بودن آن)، شرايط آب و هوايي نظير وجود دماي مناسب طي دوره رشد زايشي و مديريت صحيح مزرعه نظير آبياري و تغذيه بهينه بستگي دارد.