مقاله آشنایی با بیماری کوتولگی زبر ذرت (قسمت سوم)

بهترین روش مدیریت بر اساس نگرش همه جانبه به بيماری کوتولگی زبر ذرت با درک صحيح اپيدميولوژی بيماری امكان‌پذیر خواهد بود. در اعمال مدیریت صحيح بایستي اقدامات همه جانبه صورت گيرد یعني اعمال چند روش در چند زمان. آنچه كه مسلم است با اطلاعات موجود پيش‌بيني بيماری در سال‌های آتي امكان‌پذیر نيست. پرواضح است كه با وضعيت موجود و توسعه كشت در منطقه بایستي انتظار بروز این بيماری و سایر بيماری‌ها را داشته باشيم. در مورد كوتولگي زبر ذرت پيش‌بيني بيماری منوط به درک وضعيت زنجرک ناقل و آلودگي منطقه و بالاخص گياهان غيرزراعي است. با این توصيف اگر شرایط برای طغيان زنجرک فراهم گردد بيماری شایع خواهد شد. بطور مثال اگر اولين نسل زنجرک‌های بالغ در اول فصل به مدت 15روز پس از ظهور در دمای 20 درجه سانتی‌گراد و بالاتر قرار گيرد حالت طغياني را بایستي انتظار داشته باشيم و اگر كمتر از 17 درجه سانتی‌گراد باشد رشد جمعيت زنجرک كمتر خواهد بود.

 

چرخه بيماري كوتولگي زبر ذرت

RBGDV به روش مكانيكي منتقل نمي‌شود و تنها با زنجرک منتقل مي‌شود. ویروس مي‌تواند از یك فصل تا فصل دیگر در گياهان غيرزراعي و گياهان خودرو مانند گندم و یا ميزبان‌های زراعي زمستانه و همينطور ناقلين زمستان گذران پایدار بماند. رابطه ویروس با زنجرک پایا و تكثيری است. بنابراین زنجرک مي‌تواند بعنوان محل پایداری ویروس در شرایط زمستان بحساب آید. زنجرک‌ها تا آخر عمر به ویروس آلوده هستند و تا اوایل زمستان ناقلين ویروسدار باقي مي‌مانند. درصد آلودگي حشرات زمستان گذران زیاد است. گاهي 60 درصد پوره‌های سن آخر زمستان‌گذران، آلوده هستند. انتقال ویروس در اوایل بهار اتفاق مي‌افتد. بيماری كوتولگي گال سياه برنج با حمله زنجرک‌های حاوی ویروس به مزارع جوان و حساس ذرت و برنج در اردیبهشت ماه (به ویژه در كشت‌های زود هنگام) شروع مي‌شود. مطالعات انجام شده در استان فارس نشان مي‌دهد كه جمعيت زنجرک با گرم شدن تدریجي هوا در بهار تا اواخر خرداد افزایش مي‌یابد و اواخر خرداد و تير ماه تا اواخر مرداد با افزایش دما كاهش مي‌یابد. در نسل دوم كه در اواسط تابستان به وجود مي‌آید، جمعيت زنجرک و در نتيجه درصد ناقلين آلوده بسيار كم مي‌شود اما مجددا در شهریور و پایيز افزایش مي‌یابد. این زنجرک در شرایط سرد دارای یك یا دو نسل، در مناطق معتدل 5 تا 8 نسل و در مناطق گرم 10 تا 12 نسل در سال مي‌باشد. نوسانات جمعيت ناقل تابع فاكتورهای مختلف اقليمي و تغذیه‌ای است. وجود دشمنان طبيعي، بروز شرایط نامساعد، تغييرات ناگهاني اقليمي و آب و هوایي و پدیده مهاجرت در جمعيت این زنجرک تاثير زیادی دارد. در این زمينه در برخي كشورهای اروپایي و اسرائيل مطالعه شده است.

بنابر این آلودگي در كشت‌های زود هنگام در اریبهشت ماه زودتر اتفاق مي‌افتد و در نتيجه شدت بيماری و خسارت آن بيشتر خواهد بود و همينطور با تاخير در كشت ذرت تقریبا در نيمه دوم خرداد به دليل افزایش دما و كاهش جمعيت زنجرک و متقابلا افزایش رشد ذرت، ميزان آلودگي كاهش پيدا مي‌كند و در واقع گياه از بيماری فرار مي‌كند. این در واقع یك اجتناب زماني است.

در نمونه برداری‌ها و بازدیدهای به عمل آمده در استان فارس در بهار و تابستان 88-90 بيشترین آلودگي در كشت‌های زود هنگام با جمعيت بالای زنجرک در مزرعه توام بود. قبلا نيز از عوامل موثر در بروز اپيدمي این بيماری، علاوه بر وجود ارقام حساس، تراكم زنجرک L. striatellus و تاریخ كاشت ذكر شده بود. همچنين مشخص شده كه دمای محيط نقش مهمي در انتشار بيماری دارد به طوری كه اگر دما بين 15-20 درجه سانتي‌گراد پس از سبز شدن بوته‌ها باشد ویروس مذكور گسترش زیادی مي‌یابد. بنابراین نقطه حساس چرخه بيماری كه بتوان اقدام موثری انجام داد اردیبهشت تا خرداد ماه است.

در اواخر فصل كشت ذرت مجددا با خنك شدن هوا زنجرك‌ها فعال شده و ویروس را از ذرت به گياهان دیگر انتقال مي‌دهند. به همين ترتيب ویروس زمستان را در ناقل و ميزبان‌های زمستانه سپری مي‌كند.

 

علائم بیماری کوتولگی زبر ذرت

شکل1- علائم بیماری کوتولگی زبر ذرت

مديريت بيماري

كليد مبارزه با بيماری درک صحيح از اپيدميولوژی بيماری است. شدت بيماری و شيوع اپيدمي انعكاسي از نوع رقم، عامل بيماری، نوع ناقل و عوامل محيطي است. این عوامل یك سيستم منسجمي را تشكيل مي‌دهند بنام هرم اپيدميولوژیك یا هرم بيماری. انسان مي‌تواند روی هر كدام از اجزای این هرم اثر گذاشته و كل سيستم اپيدميولوژیك را متاثر سازد. مثلا با تغيير نوع ژنوتيپ ميزبان كل سيستم تغيير مي‌كند. پيش آگاهي بيماری و كنترل آن منوط به درک درست از اجزای این سيستم و رابطه آن‌ها است. در مسئله پاتوسيستم كوتولگي زبر ذرت اولين سوال این است كه این بيماری از كجا آمده است و علت بروز آن چيست؟ آنچه مسلم است بنظر مي‌رسد كه این ویروس یك WILPADvirus باشد. ویروسي است كه منشاء آن گياهان غيرزراعي است و قبلا در ایران وجود داشته است و با گسترش كشت ذرت بروز كرده است. طبق نظر هاریسون (1981) ویروس‌هایي كه نسبت به گياهان غيرزراعي انطباق بيشتری با محصولات زراعي دارند CULPAD viruses ناميده، مي‌شوند. عده‌ای دیگر كه تطبيق بهتری با گياهان غيرزراعي دارند ولي گياهان زراعي را نيز آلوده مي‌كنند WILPAD viruses ناميده مي‌شوند. پدیده سازگاری ویروس‌های گياهان غيرزراعي با ميزبان‌های جدید، هنوز هم در مورد سایر ویروس‌ها در حال وقوع است. مثلا ویروس موزائيك ایراني قياق یا پوتي ویروس‌های مولد موزائيك در ذرت كه اكنون در حال گسترش هستند از این جمله‌اند، ولي توجهي به آن‌ها نمي‌شود. اساسا ذرت بومي ایران نيست در دهه‌های اخير گسترش یافته است. بنابراین ویروس‌هایي كه در ایران روی ذرت آلودگي ایجاد مي‌كنند بومي ایران مي‌باشند و با گسترش كشت ذرت و نزدیك شدن آن به منبع ویروسي، از گياهان دیگر به ویژه گياهان غيرزراعي به ذرت انتقال یافته‌اند. نكته دیگر شيوع ناگهاني آن با شدت بالاست. در جواب این مسئله تنها به چند فرضيه مي‌توان اكتفا كرد.

  1. تغيير رژیم زراعي (تغيير آگرو اكوسيستم)
  2. ایجاد شرایط مناسب برای زاد و ولد ناقل
  3. گسترش وسيع كشت ذرت
  4. جلو انداختن تاریخ كاشت به جهت بهره‌برداری بيشتر از محصول
  5. همپوشاني كشت‌ها
  6. گسترش كشت برنج در استان بالاخص در مناطقي كه بيماری شایع شده است.
  7. تناوب غلات (گندم- جو- ذرت- برنج)

بنابراین تنها با نگرش درست در مدیریت بيماری و اعمال مدیریت بيماری در مدیریت توليد مي‌توان به نتيجه قابل قبول رسيد. در این زمينه نكاتي از تجربيات كشورهای دیگر ذكر مي‌گردد.

روش‌هاي مبارزه

اجتناب از بيماري: كشت زود هنگام بدليل انطباق دوره حساس گياه با ظهور، گسترش و زاد و ولد زنجره ناقل، آلودگي بيشتری را به دنبال خواهد داشت. نكته دیگر اینكه گياه مدت زمان طولاني‌تری در معرض آلودگي قرار مي‌گيرد. لذا بيماری شدیدتر خواهد بود. بنابراین تاخير در كشت با تنظيم تاریخ مناسبي برای هر منطقه آلودگي را كاهش خواهد داد. در چين آلودگي ذرت را به RBSDV با تأخير در كاشت توانستند به حد قابل قبولي كاهش دهند. تنها كشت ذرت در ماه مي را بدليل پایين بودن جمعيت زنجرک در كنترل  RBSDV روی ذرت توصيه مي‌كند. تنظيم تاریخ كاشت را در كنترل بيماری كوتولگي زبر ذرت ناشي از MRCV بسيار موثر دانستند.

مبارزه با ناقل:  تجربه كشورهای دیگر نشان مي‌دهد كه استفاده از سموم سيستميك همراه با بذر یا بصورت (افزودن محلول سم به خاک اطراف ریشه) و یا سم‌پاشي مكرر در كاهش بيماری بشدت موثر بوده است. سم كاربوفوران و ایميداكلوپرید از جمله سمومي هستند كه بدین منظور استفاده شده‌اند.

نابراین كاربرد توأم این دو روش بالاخص اگر همراه با استفاده از ارقام مقاوم باشد مؤثرترین مدیریت كنترل بيماری كوتولگي زبر ذرت اعمال شده است. در زمينه كنترل ویروس كوتولگي زبر ذرت و ویروس‌های مشابه از تيره رئوویروس‌ها روی ذرت مطالعات زیادی صورت گرفته است. تأكيد عمده اكثر این مطالعات در تنظيم تاریخ كاشت و استفاده از حشره كشها برای كنترل حشره ناقل بود.

اولين گزارش از استفاده از سموم حشره‌كش برای مبارزه با  MRDVمربوط است به كار  Corteكه از DDT و مالاتيون یا ليندین در خاک 20 تا 30روز قبل از كشت برای مبارزه با حشره ناقل MRDV استفاده كرد. تاكنون سموم مختلفي برای كنترل حشره ناقل استفاده شده است. كاربوفوران را برای كنترل RBSDV در برنج و ذرت از سموم پيرتيروئيد مانند سایپرمترین، فلووالينات و بایفنترین را در كنترل زنجرک‌ها موثر دانستند. در ایران در طول سال‌های 1382 تا 1384 ضدعفوني بذر ذرت با سم گاچو (ایميداكلوپرید) در استان فارس و استان‌های همجوار توصيه شد و بكار رفت كه در كنترل بيماری بسيار موثر بود (معصومي اطلاعات منتشر نشده با روش تلفيقي كاربرد سموم حشره‌كش اسفات، كاربوفوران و ایميداكلوپرید با هيبریدهای ذرت مقاوم به MRCV توانست بطور موثری ویروس را كنترل كند. در حال حاضر تمام سموم فوق‌الذكر از رده خارج شده‌اند و یا توليد نمي‌شوند و از ليست سموم مجاز سازمان حفظ نباتات كشور محسوب نمي‌شوند و تنها سم ايميداكلوپريد با نام تجاری گاچو جزو سموم كشور برای آفات مكنده از جمله زنجرك‌ها مي‌باشد كه برای ضد عفوني بذر ذرت جهت كنترل آفات مكنده توصيه شده است و بر اساس آزمایش‌های انجام شده، ضدعفوني بذر توام با تاخير در كاشت ذرت موثرترین روش برای كنترل بيماری محسوب مي‌شود.

ارقام مقاوم: ژنوتيپ‌های مختلف ذرت در دنيا مقاومت یا تحمل مختلفي به بيماری دارند. بر این اساس در كشورهای مختلف مثل آرژانتين، فرانسه، چين و ایتاليا هيبریدهای مقاوم یافته و مورد استفاده قرار گرفته است. روش‌های مختلفي برای كنترل  MRDVپيشنهاد شده است بسياری از آن‌ها مبتني بر مبارزه با ناقل است ولي مطمئن‌ترین راه برای مدیریت بيماری استفاده از ارقام مقاوم مي‌باشد. اساسا بروز و شناسایي اوليه بيماری در ایتاليا بدليل تغيير ارقام مورد كشت بود كه با جایگزیني آن‌ها با ارقام پر محصول جدید موجب جلو افتادن كشت شد و بيماری بروز كرد و با كشت مجدد ارقام قدیمي بيماری فروكش كرد. در اروپا مطالعه زیادی روی مقاومت ارقام ذرت انجام نشده است ولي بررسي‌های انجام شده در چين روی  RBSDVعامل بيماری كوتولگي زبر ذرت و در آرژانتين روی  MRCVحاكي از وجود تنوع در ارقام و لاین‌های ذرت نسبت به این ویروس است. در ارقام قدیمي مقاومت به این ویروس بيشتر مشاهده مي‌شود تا ارقام پر محصول جدید. در فلسطين اشغالي Bar-Tsur و همكاران (1988) با ارزیابي 85 اینبرید لاین و 12 هيبرید در شرایط طبيعي، 3 هيبرید C121 ، Cyp2aو M09284 را بعنوان ارقام مقاوم معرفي كردند. آن‌ها ارتفاع كاهش ارتفاع بوته را بهترین معيار برای ارزیابي ارقام دانستند. در چين مطالعات اخير نشان مي‌دهد كه عامل اصلي بيماری كوتولگي زبر ذرت RBSDV است.

در این كشور در مورد مقاومت به این بيماری مطالعات متعددی انجام شده است و لاین‌ها و هيبریدهای مختلفي شناسایي شده است. در ایران مطالعات انجام شده در مورد مقاومت یا واكنش ارقام برنج به ویروس كوتولگي گال سياه برنج صورت نگرفته است. تنها چهار رقم هيبرید در شرایط مزرعه با آلودگي طبيعي مورد ارزیابي قرار دادند كه رقم KSC301 نسبت به KSC646 ، KSC604و KSC704 كمترین آلودگي را داشت و بين سه رقم دیگر KSC704 بيشترین آلودگي را نشان داد. در بررسي روی 17 هيبرید خارجي و 3 هيبرید داخلي، اینبرید لاین داخلي و لاین خالص  S6(خودگشن ششم) در شرایط مزرعه با آلودگي طبيعي انجام دادند، تنوع زیادی در بين ژنوتيپ‌ها مشاهده كردند. از بين آن‌ها یك هيبرید خارجي SP1042 و یك رقم داخلي  (سينگل كراس 700) و اینبرید لاین‌های،K3673.1 K3218 و K3545.3 كمترین ميزان آلودگي را نسبت به بقيه ژنوتيپ‌ها نشان دادند. در این آزمایش لاین K18 حساس‌ترین 82 درصد  (آلودگي) ژنوتيپ تشخيص داده شد. در آزمایش دیگری كه در شرایط مزرعه با آلودگي بالا انجام گرفت از بين 35 كاملا حساس بودند و فقطB84  و A679, K3547/3, K3545/6, K3653/2 ژنوتيپ ژنوتيپ K3640/3 با شدت كمتری آلوده شد. لاین  K3640/3تحمل خوبي در مقابل بيماری داشت. در این آزمون رقم سينگل كراس 704 بعنوان شاهد حساس استفاده شد. این رقم یك ژنوتيپ هيبرید دیررس است كه كشت آن بدليل محصول مناسب مورد توجه كشاورزان قرار گرفته است.

از بين بردن گياهان ميزبان ثانويه: این ویروس دامنه ميزباني وسيعي در تيره گرامينه دارد و بسياری از گياهان زراعي و غير زراعي مثل برنج، ارزن، جو، چاودار، یولاف، تریتيكاله (سورگوم به بعضي استرین‌ها)، 21 گونه از جنس تریتيكوم و 41 گونه غيرزراعي از این تيره به MRDV آلوده مي‌شوند.گياهان مرغ Cynodon dactylon ، سوروف Echinochloa crus-galli ، پنجه انگشتي Digitaria sanguinalis از جمله علف‌های هرز بسيار شایع و ميزبان بسيار مناسب هم برای زنجره و هم ویروس هستند. لذا از بين بردن علف‌های هرز حاشيه مزرعه حدود 20 تا 30 روز قبل از كشت ذرت، هم به لحاظ اینكه محل استقرار و زاد و ولد ناقل هستند (ناقل بيماری روی ذرت زاد و ولد نمي‌كند و فقط تغذیه مي‌كند) و هم منبع ویروس هستند، تاثير بسزایي در كنترل بيماری دارد.

جلوگيري از همپوشاني كشت‌ها: بدليل عدم كشت هم‌زمان، آلودگي و بقای زنجره امتداد مي‌یابد، لذا بایستي همپوشاني كشت‌ها را در محصول كاهش داد و از طرف دیگر بهتر است گياهان دیگر را در چرخه تناوب غلات قرار داد.

 

معصومی، محمود.(1401). بیماری کوتولگی زبر ذرت در ایران و مدیریت آن. تهران: موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور