مديريت علفهرز روغنواش
كنترل زراعی
وجیندستی: نتایج بررسیها نشان داد که روغنواش پس از انجام وجین دستی دارای رویش مجدد بوده و در صورت عدم استفاده از علفکش برای کنترل این علفهرز، دو تا سه مرتبه وجیندستی برای کنترل آن نیاز میباشد.
عدم ایجاد شرایط غرقاب دایم: غرقاب موجب تحریک رویش و رشد اندامهای هوایی روغنواش میشود. ازاینرو، آبیاری تناوبی و یا کاهش عمق و مدت زمان غرقاب منجر به کاهش رشد این علفهرز خواهد شد.
تغذیه و كوددهی مناسب: تحقیقات نشان داده است که تغذیه مناسب مزارع برنج منجر به کاهش رشد رویشی روغنواش و کاهش خسارت این علفهرز میشود. بهعبارت دیگر اگر عناصر غذایی اصلی شامل فسفر، پتاس و نیتروژن بهمیزان کافی در دسترس گیاه زراعی برنج قرار گیرد، خسارت این علفهرز بسیار ناچیز خواهد بود.
كنترل بيولوژيک
نوعی شبپره به نام (Elophila nymphaeata L.) دارای کارایی بسیار خوبی در کنترل روغنواش است و گاه بهدلیل تغذیه از اندامهای رویشی روغنواش، از رشد زایشی این علفهرز جلوگیری میکند. تغذیه شدید این عامل بیولوژیک از اندامهای هوایی روغنواش و ناپدید شدن علفهرز در برخی زیستگاههای آبی مشاهده شده است. کارایی این شبپره داخل شالیزار اندک است. بهطور کلی، کنترل بیولوژیک علفهرز روغنواش داخل مزارع شالیزاری توصیه نمیشود، زیرا که عوامل بیولوژیک دارای سرعت عمل پایینی هستند و قادر به پیشگیری از خسارت روغنواش نیستند.
كنترل شيميايی
واکنش روغنواش به علفکشهای انتخابی شالیزار بسیار متفاوت است. برخی علفکشها فاقد کارایی و برخی دارای کارایی بسیار بالایی در کنترل این علفهرز هستند. روغنواش به علفکشهای رایج تیوبنکارب، بوتاکلر، پرتیلاکلر، مولینیت و پندیمتالین کاملا متحمل و به علفکشهای اگزادیازون و اکسادیارژیل دارای حساسیت نسبی است. به علاوه بررسیها نشان داد که روغنواش دارای حساسیت زیادی به علفکشهای گروه سولفونیلاوره (بنسولفورونمتیل، سینوسولفورون، فلوستوسولفورون، متازوسولفورون، پیرازوسولفورون و ....) میباشد.
شکل1- علفهرز روغنوش در شالیزار برنج
علفكشهاي خاکپاش مناسب براي كنترل روغنواش
1-بنسولفورونمتیل (لونداکس 60 گرم در هکتار). کاربرد لونداکس همراه با علفکشهای پرتیلاکلر (1.5 تا 2 لیتر در هکتار)، تیوبنکارب (5 لیتر در هکتار)، اکسادیارژیل (3 تا 5/3 لیتر در هکتار) و پندیمتالین (3 لیتر در هکتار) توصیه میشود، که در این صورت روغنواش بههمراه سوروف و جگنها بهخوبی کنترل خواهند شد.
2-فلوستوسولفورون (ذکور، 300 گرم در هکتار). این علفکش بهتنهایی، تمام علفهای هرز شالیزار را حدود 90 درصد و یا بیشتر و روغنواش را حدود 100 درصد کنترل میکند.
3-تریافامون + اتوکسیسولفورون (کانسیل، 150 گرم در هکتار)
4-پیرازوسولفوروناتیل + پرتیلاکلر (پیرازکلر، 2500 گرم در هکتار)
5-متازوسولفورون (گینگا، 250 گرم در هکتار)
علفکشهای فلوستوسولفورون، تریافامون + اتوکسیسولفورون، پیرازوسولفوروناتیل + پرتیلاکلر و متازوسولفورون دارای کارایی مشابه میباشند. این علفکشها علفهای هرز سوروف، جگنها و پهنبرگها را بههمراه روغنواش بهخوبی کنترل میکنند. مصرف علفکشهای خاک مصرف فوقالذکر، 3 تا 7 روز پس از نشاکاری منجر به کنترل مطلوب روغنواش میشود. در واقع با کاربرد علفکشهای فوق و کنترل روغنواش در مرحلهی پیشرویشی (قبل از ظاهر شدن گیاهچههای علفهرز)، کشاورزان متوجه حضور روغنواش در مزرعه نخواهند شد.
علفكشهاي برگپاش مناسب براي كنترل روغنواش
1-بیسپایریباکسدیم با نامهای تجاری نومینی ( 300میلیلیتر در هکتار)، کلینوید ( 100میلیلیتر در هکتار)، مونرایس ( 300میلیلیتر در هکتار) و وجین ( 200میلیلیتر در هکتار)
2-پیریبنزوکسیم (پیریماکس به مقدار 700 میلیلیتر در هکتار)
3-پنوکسولام + سایهالوفوپ (2.5 لیتر در هکتار) بهترین زمان برای کاربرد علفکشهای برگپاش، مرحله 2تا 3 برگی علفهای هرز میباشد.
مديريت تلفيقی
در صورت آلودگی شدید و تراکم بالای روغنواش، انجام وجین دستی و سپس غرقاب مزرعه و مصرف یک علفکش سولفونیلاوره همانند بنسولفورونمتیل، فلوستوسولفورون، تریافامون + اتوکسیسولفورون و یا متازوسولفورون توصیه میشود. تراکم بالای روغنواش بیانگر عدم مصرف علفکش مناسب است. بهعلاوه ماندابی بودن مزرعه و غرقاب نیز در به وجود آمدن چنین وضعیتی نقش دارند.
ريشهكنی روغنواش
تحقیقات در خصوص کنترل روغنواش از سال 1380در موسسه تحقیقات برنج کشور آغاز شد. در سالهای نخست، مزارع تحقیقاتی دارای آلودگی شدید به این علفهرز بودند و خسارت اقتصادی آن در کرتهای آزمایشی شاهد (بدون وجین دستی و بدون علفکش) حدود 30 درصد برآورد شد. به علاوه در صورت عدم مصرف علفکش مناسب، انجام 2 تا 3 مرتبه وجیندستی برای کنترل روغنواش اجتنابناپذیر بود. معرفی علفکشهای بنسولفورونمتیل (لونداکس) و سینوسولفورون (ستاف) و کاربرد یکی از آنها بههمراه یک مرتبه وجین دستی در مدیریت روغنواش بسیار موفق بود. بررسیهای میدانی سالهای بعد نشان داد که با کاربرد توصیه فوق، پس از گذشت حدود سه سال، روغنواش در این مزارع ریشهکن شد. این نتایج بیانگر عمر محدود بذر و اندامهای زمستانگذران روغنواش در شالیزار است. کاربرد علفکش بنسولفورونمتیل در مزارع پژوهشی موسسه تحقیقات برنج بههمراه یک علفکش باریک برگکش همانند بوتاکلر، پرتیلاکلر و یا تیوبنکارب توانسته است کنترل بسیار خوب روغنواش و حذف این علفهرز در مزارع پژوهشی موسسه را بههمراه داشته باشد.
لازم به ذکر است که بذر روغنواش از طریق آب آبیاری بهآسانی منتقل میشود. بنابراین احتمال آلودگی مزراع شالیزاری به روغنواش همیشه وجود دارد، اما در صورت کاربرد یک علفکش مناسب از گروه سولفونیلاورهها همانند بنسولفورون، کانسیل، پیرازکلر، ذکور یا پیرازوسولفورون، احتمال افزایش جمعیت و خسارت به برنج توسط این علفهرز اندک است. در مزارع برنج شمال کشور، بهدلیل حضور ترکیبی از علفهای هرز پهنبرگ، جگن و باریکبرگ، کاربرد یک علفکش سولفونیلاوره در کنار علفکشهای سوروفکش اختصاصی همانند پرتیلاکلر، تیوبنکارب و پندیمتالین توصیه میشود. لازم به توضیح است که علفکشهای کانسیل، پیرازکلر و فلوستوسولفورون بهدلیل طیف علفکشی گسترده (پهنبرگ، باریکبرگ و جگنکش) نیاز به اختلاط با دیگر علفکشها ندارند، در حالیکه اختلاط علفکشهای اکسادیارژیل، بوتاکلر، پرتیلاکلر، تیوبنکارب و یا پندیمتالین با بنسولفورونمتیل ضروری بوده و توصیه میشود.
مديريت روغنواش پس از برداشت برنج
بسیاری از علفهای هرز مهم مزارع برنج همانند بندواش (Paspalum distichum)، سلواش (Monochoria vaginalis) گلآردی(Eclipta prostrata) و غیره پس از برداشت برنج دارای رشد فعال بوده و تکثیر یا گلدهی و تولید بذر آنها پس از برداشت برنج اتفاق میافتد. شخم بههنگام پس از برداشت برنج و یا سمپاشی با علفکشهای عمومی همانند گلایفوسیت، قبل از گلدهی علفهای هرز و یا قبل از سردی هوا و زرد شدن اندامهای هوایی میتواند در کاهش جمعیت علفهای هرز فوق مؤثر باشد. معمولا در اراضی دارای زهکشی خوب و در سالهای کمباران، با زهکشی مزارع جهت برداشت برنج، اندامهای هوایی روغنواش بهسرعت خشک شده و از بین میروند. در شرایط ماندابی و سالهای پرباران، پس از برداشت برنج روغنواش به رشد خود ادامه داده و بیشتر تکثیر میشود. در چنین شرایطی شخم زود هنگام برگرداندار و زهکشی مزارع برای کنترل روغنواش توصیه میشوند.
آيا روغنواش میتواند علفهرز خطرناكی براي برنج باشد؟
بهطورکلی و باتوجه به دلایل ذکر شده در زیر روغنواش نمیتواند خطر جدی برای زراعت برنج باشد:
1-دشمنان طبیعی روغنواش از جمله شبپره E. nymphaeata دارای کارایی بالایی در کنترل این علفهرز هستند. لاروهای این پروانه با تغذیه از اندامهای هوایی روغنواش مانع از تکثیر رویشی و تولید بذر این علفهرز شده و ناپدید شدن روغنواش و غالب شدن دیگر گیاهان در زیستگاههای طبیعی را موجب میشوند.
2-محدودیت زیستگاه: سوروف، بندواش، جگنها و برخی پهنبرگهای دیگر شالیزار هم در داخل کرتهای غرقاب شالیزار و هم در شرایط غیر غرقاب و نیز روی مرزها و حاشیه مزارع رشد میکنند، در حالیکه روغنواش فقط داخل کرتهای شالیزاری و در شرایط غرقاب رشد میکند. بنابراین در صورت مدیریت این علفهرز داخل کرتها (با علفکشها و یا وجیندستی) امکان کنترل کامل (ریشهکنی) این علفهرز میسر است، در حالیکه دیگر علفهای هرز شانس رشد و تکثیر در رویشگاههای متعدد را دارند و ریشهکنی آنها ممکن نیست.
3-مطابق بررسیهای انجام شده در دو دهه گذشته در موسسه تحقیقات برنج کشور، با کاربرد علفکشهای بنسولفورونمتیل، فلوستوسولفورون، پیرازوسولفوروناتیل، متازوسولفورون و اتوکسیسولفورون+ تریافامون، علفهرز روغنواش کاملا کنترل و در کرتهای بسیار آلوده، کاملا ریشهکن شده است.
4-روغنواش دارای تیپ رشدی رونده و ارتفاع بسیار کوتاهی است که در زیر کانوپی برنج قرار میگیرد. از اینرو، در مقایسه با سایر علفهای هرز مهم برنج که ارتفاع بلندتری دارند، در جذب نور رقابت کمتری با برنج داشته و از این نظر مشکلساز نمیباشد. علفهای هرز دارای ارتفاع کوتاه کماهمیتتر از علفهای هرز با ارتفاع بلند هستند.