مدیریت کاتوس
در سالهاي اخیر، حضور کاتوس و گسترش آن در باغهاي کشور خسارت زیادي به محصولات باغی وارد کرده است. کاتوس با پیچیدن به دور درختها و بالا رفتن از آنها، موجب خفگی آنها میشود و از این جهت، مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. ممانعت از گسترش آلودگی علفهايهرز چندساله به مناطق جدید، بهترین روش مدیریت آنهاست و کاتوس نیز از این قاعده مستثنی نیست. البته، پیشگیري از آلودگی به کاتوس دشوار است، زیرا بذرهاي آن فاقد خواب هستند و به سهولت بوسیله باد پراکنده و در مناطق جدید جوانه میزنند. هر چند میوههاي کاتوس را میتوان قبل از پراکنش بذرها جدا کرد، اما کاري وقتگیر است و باید تا پایان فصل ادامه داشته باشد.حذف دستی میوهها نوعی کنترل سنتی کاتوس محسوب میشود.
الف) مدیریت شیمیایی
تحقیقات جامعی درباره کارایی علفکشها در کنترل کاتوس انجام نشده است. کاتوس با پیچیدن به شاخ و برگ درختان و درختچهها، استفاده از علفکشهاي پسرویش و برگ مصرف و برداشت و آبیاري را در باغها با مشکل مواجه میکند. بررسیهاي انجام شده درباره Cynanchum leave در مزارع ذرت آمریکا نشان داد که کاربرد پیشرویش و پسرویش و زودهنگام علفکش آترازین با دوز 3.36 کیلوگرم در هکتار، 100 درصد گیاهچههاي بذري کاتوس را از بین میبرد، در حالی که کاربرد پسرویش این علفکش به گیاهچههاي 8 هفتهاي، تنها موجب حذف اندامهاي هوایی و آنها یک هفته بعد دوباره سبز شدند. علاوه بر این، بررسی اثر چند علفکش فنوکسی بر C. leave نشان داد که کارایی توفورفایوتري (T2،4،5) بر کاتوس بیشتر از توفوردي (D2،4) است. دایکامبا کنترل ضعیفی از خود نشان داد. به گزارش باهات علفکش گلوفوزینات آمونیوم باستا با دوز 20 لیتر در هکتار از ماده تجارتی تنها 20 درصد جمعیت کاتوس را کنترل میکند. به گزارش بدلی علفکش نیکوسولفورون در مزارع ذرت قادر به کنترل مطلوب کاتوس نبود. طی یک بررسی در کشت و صنعت مغان، پاراکوآت در بهار و گلیفوزیت در اوایل تابستان کاتوس را کنترل کرد، اما این علفهرز دوباره سبز شد و بعضی از درختان را آلوده کرد. به گزارش کوبل و اسلایف پیکلورام قادر به کنترل کاتوس در مناطق غیرزراعی و کشت نشده مانند (مزارع تحت آیش، حاشیه جاده ها و حصارها) میباشد. بهترین تیمار براي مدیریت کاتوس در مناطق آلوده ایران عبارت است از گلیفوزیت 6 لیتر در هکتار+ سولفات آمونیوم 8 کیلوگرم در هکتار در مرحله 10 تا 15 سانتیمتري کاتوس و تکرار آن پس از رشد مجدد و همچنین 1 بار کفبر+ گلیفوزیت 6 لیتر در هکتار + سولفات آمونیوم 8 کیلوگرم در هکتار در همان مرحله.
شکل1- علفهرز کاتوس
البته به اعتقاد عدهاي از محققان، عملیات کف بر براي بوتههایی با ارتفاع بیش از 10 سانتیمتر، موثر نخواهد بود. به گزارش میقانی و همکاران ( 1388) بهترین تیمار علفکش براي کاهش تراکم کاتوس، 3 بار سمپاشی با گلیفوزیت 6 لیتر در هکتار و 2 تا 3 بار علفکش گارلون 2 لیتر در هکتار طی فصل رویش میباشد. سوترز و موري نیز علفکشهاي هورمونی توفوردي، ديکامبا و گلیفوزیت را براي کنترل کاتوس مناسب دانستند. علفکش نیکوسولفورون در مزارع ذرت، کاتوس و پیچک را به خوبی کنترل کرد. علفکشهاي آترازین و توفوردي، گیاهچه بذري Cynanchum leave را به خوبی کنترل میکند، اما کنترل گیاهچه ریشهاي به وسیله آن دشوار است. بر اساس نتایج سایر مطالعات، براي کنترل C. leave باید از یکی از علفکشهاي گلیفوزیت، ایزوکسابون و یا سولفاسات استفاده کرد.
ب) مدیریت غیرشیمیایی کاتوس
مدیریت غیرشیمیایی علفهايهرز چند ساله شامل روشهاي مکانیکی، زراعی و بیولوژیکی هستند که منجر به تضعیف اندامهاي تکثیري و نابودي تدریجی آنها میشوند. هر یک از این روشها مزایا و معایبی دارند و چنانچه بدون مطالعه و شناخت از علفهرز هدف مورد استفاده قرار گیرند، نه تنها منجر به مدیریت آن نخواهند شد، بلکه ممکن است موجب افزایش جمعیت آن شوند. بررسیهاي متعددي در زمینه مدیریت غیرشیمیایی Cynanchum rossicum صورت گرفته است. قطع اندامهاي هوایی روش مناسبی براي مدیریت آن است، زیرا سبز شدن دوباره آن مدتی طول میکشد و معمولا در فصل بعد بذر کمتري تولید میکند. بریدن یا وجین Cynanchum rossicum کارایی چندانی ندارد، زیرا توانایی سبزشدن دوباره دارد و از این طریق، بقاي خود را حفظ میکند. در همین ارتباط، بررسی انجام شده در کانادا نشان داد که وجین بوته Cynanchum rossicum باعث کاهش ارتفاع ساقه آن شد، اما اثري بر سطح پوشش بوته نداشت.
در هر حال، عملیات مناسب خاكورزي، موجب کاهش جمعیت علفهاي هرز چندساله خواهد شد. البته اثر شخم بر علفهايهرز چندساله متفاوت است و به فنولوژي عل هرز در زمان شخم بستگی دارد. به عنوان مثال، مدیریت علفهايهرز چند ساله، اوایل جوانهزنی و رشد، مانند گونههاي یکساله و واکنش آنها به مدیریت مکانیکی نیز مشابه انواع یکساله خواهد بود، اما با گذشت زمان و استقرار، اندامهاي رویشی و ذخایر غذایی آنها افزایش مییابد. بنابراین، با توسعه اندامهاي ذخیرهاي، باید شیوه مدیریت مکانیکی آنها نیز تغییر نماید تا نتیجه مطلوب حاصل گردد.
کاربرد مالچهاي پلاستیکی از دیگر روشهاي مدیریت علفهرز چن ساله است. این روش و متعاقب آن آفتابدهی، براي مناطقی مناسب است که دورههایی از سا ، آسمان صاف و آفتابی داشته باشند و شدت نور خورشید و دماي محیط به حدي باشد که باعث افزایش دماي زیر پلاستیک به بالاتر از 65 درجه سانتیگراد شود.
بر اساس بررسی ديتوماسو و همکاران مالچ پلاستیکی سیاه مانع رشد کاتوس میشود، اما به علت دوام کم (پاره شدن توسط حیوانات) قادر به کنترل کامل آن نیست. در مجموع، آفتابدهی بیشتر بر بذر علفهايهرز داراي بذر ریز اثر دارد و اندامهاي تکثیري انواع چندساله از جمله کاتوس که معمولا در عمق خاك مستقرند و قابلیت رویش مجدد دارند را از بین نمیبرد. البته، در صورت استقرار ریشههاي گونههاي چند ساله در لایههاي سطحی خاك، امکان از بین رفتن آنها در فصل گرم نیز وجود دارد.
خاكورزي از سایر روشهاي مدیریت مکانیکی علفهايهرز محسوب میشود که البته به دلیل باقیماندن قطعات ریشه کاتوس، قادر به حذف کامل این گیاه نمیباشد. این قطعات قادرند حتی در شرایط خشک تابستان دوباره رشد کنند. با این حال، مدیریت مکانیکی کاتوس با استفاده از روتیواتور و در مرحله رویشی امکانپذیر خواهد بود. اما هنگام قطع اندامهاي هوایی و زیرزمینی، باید دما به نحوي باشد که این اندامها در اثر خشکی از بین بروند یا وارد خواب ثانوي شوند. در این شرایط، تکرار شخم و حذف مکرر اندامهاي جدید، از اهمیت بالایی برخوردار است.
آتش به تنهایی در کاهش جمعیت Cynanchum rossicum موثر نیست زیرا ریشه کاتوس به علت استقرار در لایه هاي زیرین خاك، در تماس با آتش قرار نمیگیرد. بنابراین، در فصل بعد جوان زده، رشد میکند و تولید مثل عادي خواهد داشت. البته، سوزاندان پس از مدیریت شیمیایی ممکن است موثر باشد، زیرا باعث کنترل گیاهچههاي تازه سبزشده (و البته ضعیف) خواهد شد. کاربرد نامناسب شعله افکن، حتی ممکن است باعث افرایش جوانهزنی Cynanchum rossicum شود.
باید توجه داشت که مدیریت علفهاي هرز چندساله از جمله کاتوس فرایندي طولانی است و نباید علفکش بیش از حد استفاده نمود. حضور علفهايهرز چندساله در مزرعه باید مورد پایش مداوم قرار گیرد و نمیتوان روش واحدي براي کنترل آنها توصیه کرد. در واقع، تلفیقی از روشهاي مدیریت از قبیل شعلهافکن، تناوب زراعی، یخ آب زمستانه و خشکی در مخلوط با علفکش ها میتواند باعث مدیریت قابل قبول کاتوس شود. قطع و نابودي اندامهاي تکثیري کاتوس از جمله راهکارهاي مدیریت غیرشیمیایی آن میباشد. قطع ریشهها و قرار گرفتن آنها در دماهاي 15 تا 35 درجه سانتیگراد، منجر به خشک شدن و از بین رفتن گیاه خواهد شد. این روش به عنوان نوعی راهکار غیرشیمیایی میتواند مورد توجه بیشتر محققان قرار گیرد.
تاکنون فعالیت جامعی درباره کنترل بیولوژیکی کاتوس صورت نگرفته، اما از نظر عوامل کنترل کننده بیولوژیک، سه گونه حشره از جمله سن Tropidothorax leucoptevus، شته Aphis nerii و سخت بال پوش Chrysochusasiaticus از سطح برگ و میوه کاتوس جمعآوري شدهاند.
بالپولکدار Danaus (Anosia) chrysippus L. از جمله حشراتی است که از روي کاتوس گزارش شده است. البته در اغلب موارد، عوامل بیولوژیک از روي جنس Vincetoxicum که شباهت زیادي با جنس Cynancum دارد، گزارش شده است. گزارشهاي فوق نویدبخش مدیریت بیولوژیکی کاتوس هستند، اما با این حال، کنترل بیولوژیکی آن نیاز به بررسیهاي گستردهاي دارد و در حال حاضر نتایج قابل اطمینانی در دسترس نیست.