مقاله
کنترل زیستی هیچگاه به عنوان یک جایگزین کامل برای نماتدکشها نمیتواند مطرح باشد. نماتدکشها نقش عمدهای در کشاورزی مدرن بازی میکنند و بدون آنها نمیتوان به منبع غذایی و پوشاک جمعیت رو به رشد بشر دست یافت. برخی نماتدکشها اثرات محیطی زیانباری را به وجود نمیآورند و در نتیجه محدودیت مصرف نخواهند داشت. بیشتر مسائل شناخته شدهای که در ارتباط با نماتدکشها مود توجه است به علت بی اطلاعی و عدم نگرانی درباره مسئله سرنوشت این مواد در محیط زیست و به علت وابستگی بیش از حد به مواد شیمیایی به عنوان سازوکار کنترل بوده است.
زمینه تاریخی کنترل زیستی
از زمانی که نماتدهای انگل گیاهی به عنوان آفت شناخته شدهاند، نماتدشناسان برای استفاده از روشهای کنترل زیستی نماتدها تمایلاتی از خود نشان دادهاند. کوب اولین کسی است که استفاده از انگلها و شکارگرهای نماتدها را به عنوان عوامل کنترل زیستی به کار برده است؛ نامبرده انتقال نماتدهای شکارگر را در مزارع چغندرقند برای کاهش جمعیت نماتد سیستی چغندرقند پیشنهاد نموده است. انتقال موفقیت آمیز Iotonchus amphigonicus در خاکهای زراعی در یوتا توسط تورن صورت گرفته است، ولی نامبرده نتوانست تاثیر این نماتدها را روی نماتدهای مورد هدف گزارش دهد. مشاهدات بعدی تورن روی رفتار طبیعی مونون شیدها در مزارع چغندرقند و پیشنهادات او نشان داد که آنها از اهمیت اقتصادی برخوردار نبوده و در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری وجود دارد. چند سال بعد لینفورد و گروه همکارانش در هاوایی اولین کوشش خود را برای استفاده از قارچهای شکارگر بر علیه نماتدهای انگل گیاهی آغاز کردند. آنها کشت پنج قارچ شکارچی را به خاک سترون شده آلوده به نماتد مولد غده اضافه نموده و تاثیر آنها را روی رشد آناناس و درجه تولید گال در ریشه را ارزیابی کردند. نتایج این کار ناامید کننده بود چرا که قارچ Monacrosporium ellipsosporum تنها قارچی بوده است (شکل 1) که سبب افزایش وزن بخش هوایی و ریشه گردید ضمن اینکه تعداد گالها نیز کاهش یافت. مطالعات جاری روی اثرات کودهای سبز تجزیه شده در خاکهای آلوده به نماتدهای مولد غده، نتایج خوبی به بار آورده است. گالهای روی گیاهان محک لوبیای چشم بلبلی به طور قابل توجهی بعد از تجزیه کاهش یافته و اعتقاد بر این بوده که این اثرات به علت افزایش در فعالیت انگلها و شکارگرهای طبیعی خاک به ویژه قارچهای تله گذار نماتدها بوده است. اگرچه مدرک حامی این ادعا عمدتا تصادفی بوده، مشاهدات لینفورد علاقمندی به قارچهای تله گذار را تهیه نموده و برای بیست سال بعدی و پس از آن موضوع تعداد قابل توجهی تحقیق بوده است. عدم موفقیت قارچهای تله گذار نماتدها در این آزمایشات کاملا با نتایج درخشانی که برخی مواقع از مصرف نماتدکشهای جدید به دست آمده مغایرت دشته است. تمایل به کنترل زیستی فروکش نموده به طوری که در طول 20 سال بعدی اندک تحقیقات جدیدی صورت گرفته است. تجدید حیات در این مورد از اواسط 1970 مشاهده شده ولی حتی بعد از آن نیز تعداد انگشت شماری محقق در آزمایشگاههای پراکنده در سراسر دنیا روی کنترل زیستی کار میکنند. در سالهای اخیر برای بازاریابی فراوردههای مربوط به عوامل کنترل زیستی جهت کنترل نماتدها اقداماتی صورت گرفته است ولی در جمع این محصولات با اقبال کشاورزان مواجه نشدهاند.
شکل 1ـ قارچ Monacrosporium ellipsosporum تنها قارچی بوده که سبب افزایش وزن بخش هوایی و ریشه گردید ضمن اینکه تعداد گالها کاهش یافت.
حجت جلالی، علی اکبر(1385). کنترل زیستی نماتدهای انگل گیاهی (چاپ اول). کرمانشاه: انتشارات طاق بستان.
Graham R.stirling. (2005). Biological control of plant parasitic nematodes, 1th ed.