مقاله آشنایی با قارچ‌کش‌های سیستمیک (قسمت اول)

با پیدایش قارچ‌کش‌های مختلف محققین همواره سعی داشتند تا ترکیباتی را تولید کنند که توانایی نفوذ در گیاه را داشته و با حرکت در گیاه به نقطه هدف برسند. با کشف آنتی‌بیوتیک‌های ضد قارچی در دهه ۱۹۵۰، هدف مزبور تا حدی تأمین گردید اما با توجه به عدم صرفه اقتصادی در کاربرد آنتی‌بیوتیک‌ها و اثرات سوء آنها روی محیط زیست، استفاده از آنها در سطح وسیع فراگیر نشد. خاصیت سیستمیکی Tiabendazol در سال ۱۹۶۲ کشف شد و به دنبال آن Vonschme و Kulka در سال ۱۹۶۶ خاصیت قارچ‌کشی و سیستمیکی ترکیبات Carboxamide را گزارش نمودند که به این ترتیب از آن سال عصر قارچ‌کش‌های سیستمیک آغاز گردید.

 

قارچ‌کش‌های سیستمیک (Systemic Fungicides)

در ابتدا متخصصین مبارزه با بیماری‌های گیاهی و مدیریت آفات انتظار داشتند که قارچ‌کش‌های سیستمیک جایگزین قارچ‌کش‌های حفاظتی شوند، زیرا قارچ‌کش‌های سیستمیک عموما در در پایین مؤثر بودند، اما تا سال ۱۹۷۹، قارچ‌کش‌های سیستمیک فقط حدود %20 از کل قارچ‌کش‌های مورد مصرف را تشکیل می‌دادند که از نظر میزان وزنی 3 تا 4 درصد تمامی قارچ‌کش‌های تولید شده بود. اغلب قارچ‌کش‌های سیستمیک حرکت محدودی در گیاهان دارند و معمولا نیز از مسیر آپوپلاست (Apoplast) و از طریق آوندهای چوب حرکت می‌کنند. اگر توسط ریشه جذب شوند به خوبی به سمت برگ‌ها حرکت می‌کنند، در برگ‌ها باقی می‌مانند و قادر به جابه‌جایی از برگ‌های مسن به برگ‌های در حال رویش و فعال نیستند. بنابراین قسمت‌های در حال رویش گیاه نیاز به مصرف مرتب قارچ‌کش از طریق خاک یا برگ دارند تا بافت‌های جدید نیز مورد محافظت قرار گیرند. هر چند، اغلب قارچ‌کش‌های سیستمیک به خوبی از طریق مسیر سیم پلاست (Simplast) منتقل نمی‌شوند، اما تعداد اندکی از آنها هنگامی که وارد برگ می‌شوند توانایی انتقال به ریشه‌ها را دارا می‌باشند. از قارچ‌کش‌های سیستمیک مشهور می‌توان Pyroxychlor و (Alliete (Aluminum Monoethyl Phosphites را نام برد که هر دو ترکیب جزء قارچ‌کش‌های اختصاصی برای قارچ‌های Oomycetes (شکل 1) هستند و به خوبی از طریق برگ‌ها به ریشه‌ها منتقل می‌شوند.

علائم ناشی از برخی از قارچ‌های Oomycetes

شکل 1ـ علائم ناشی از برخی از قارچ‌های Oomycetes

 اغلب قارچ‌کش‌های سیستمیک انتخابی و اختصاصی عمل می‌کنند تا حفاظتی، به همین دلیل مقاومت قارچ‌ها به آنها، یکی از مشکلات مهم در کاربرد آنها محسوب می‌شود. قارچ‌کش‌های سیستمیک باید دارای خواص زیر باشند تا بتوان آنها را جزء این گروه از قارچ‌کش‌ها طبقه‌بندی نمود:

1- جذب گیاه شوند.

 ۲- در گیاه منتقل شوند و به محل آلودگی برسند.

 ۳- روی پاتوژن هدف موثر باشند.

۴- در بافت‌های گیاهی به سرعت دگرگون نشوند و روی بافت‌ها نیز اثرات نامطلوب نداشته باشند. قارچ‌کش‌های سیستمیک را می‌توان در گروه‌های اصلی زیر طبقه‌بندی نمود:

 1 ـ ترکیبات بنزیمیدازول ((Benzimidazoles

2 ـ  ترکیبات کاربوکسامید یا اکسانتین (Carboxanides - Oxanthin)

 ۳- ترکیبات تیوفانیت (Thiophanates)

4 ـ ترکیبات مورفولین (Morpholines)

5 ـ ترکیبات آسیل آلانین (Acylalanines)

6 ـ ترکیبات فسفره آلى (Organophosphates)

7 ـ ترکیبات پیریمیدین و هیدروکسی پیریمیدین (Pyrimidlines & Hydroxypyrimidines)

8 ـ ترکیبات تریازول (Triazoles )

9 ـ ترکیبات گوانیدین (Guanidines)

10 ـ سایر قارچ‌کش‌های سیستمیک

طالبی جهرمی،  خلیل (1391). سم‌شناسی آفت‌کش‌ها (چاپ چهارم). تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.

ارسال نظر