مقاله
قارچکشها به عنوان عامل مهم و کارآمد در محافظت از گیاهان در مقابل حمله قارچها از سالهای بسیار دور به کار گرفته میشدند. در این میان و بر اساس گزارش Homer شاعر یونانی، گوگرد از هزار سال قبل از میلاد مسیح به عنوان یک ماده ضدعفونی کننده به کار میرفت. Ramnant در سال 1637 میلادی، ضد عفونی بذر گندم را برای اولین بار توصیه نمود. در سال 1705 میلادی Homberg توصیه نمود تا چوب کشتیها به وسیله کلرید جیوه محافظت شود. در سال 1716 میلادی در آمریکا قانونی به تصویب رسید که طی آن صاحبان کشتیها موظف شدند کف کشتیهای خود را به وسیله چربی و موم علیه پوسیدگی قارچی اندود نمایند. Tull و Tillet در سال 1733 توصیه نمودند تا بذرهای گندم با استفاده از آب نمک و آب آهک علیه سیاهک پنهان گندم ضد عفونی شوند.
محلولپاشی و گردپاشی گیاهان
ترکیبات ضد پاتوژن که به منظور گردپاشی یا محلولپاشی (شکل 1) روی گیاهان مصرف میشوند، معمولا برای کنترل بیماریهای قارچی به کار میروند. اغلب قارچکشها و باکتریکشها از نوع حفاظتی بوده، بنابراین پیش از ایجاد آلودگی باید در سطح گیاه وجود داشته باشند تا قادر به کنترل آلودگی باشند. حضور آنها روی گیاهان اجازه جوانهزنی به اسپور قارچها را نمیدهد یا ممکن است اسپورهای در حال جوانهزنی را از بین ببرد. برخی از قارچکشها مانند Dodin تا حدودی خاصیت سیستمیک دارند زیرا میتوانند توسط بخشی از بافت برگ جذب شده و به طور داخلی به تمام نقاط برگ منتقل شوند. بعضی از قارچکشها مانند Metalaxyle، Carboxin، Thiabendazole و Benomyl کاملا سیستمیک هستند و میتوانند در داخل گیاه جابهجا گردند. تعدادی از قارچکشهای جدیدتر مانند Tridiamefon و Fenarimol ضد سنتز ارگوسترول میباشند و پس از ایجاد آلودگیهای قارچی و حتی پس از اپیدمی شدن بیماری نیز قابل کاربرد هستند. تماس باکتریها با انتیبیوتیکها (باکتریکشها) ممکن است تکثیر آنها را متوقف نموده و یا باعث مرگ آنها شود. اغلب آنتیبیوتیکها نیز سیستمیک میباشند.
شکل 1ـ ترکیبات ضد پاتوژن به صورت محلولپاشی نیز روی گیاهان مورد استفاده قرار میگیرند.
معمولا قارچکشها و باکتریکشهایی که به صورت محلول به کار میروند، کارایی بیشتری نسبت به گردها دارند (شکل 2)، اما گردها در شرایط مرطوب بهتر به بافتهای گیاهی مرطوب میچسبند. با توجه به نقش حفاظتی اغلب قارچکشها و باکتریها، وجود آنها در سطح گیاه پیش از استقرار پاتوژن یا جوانهزنی اسپورها ضروری میباشند، زیرا اسپورها برای جوانه زدن به یک لایه نازک آب یا رطوبتی نزدیک به حد اشباع اتمسفر نیاز دارند. به همین دلیل بهتر است محلولپاشی یا گردپاشی قبل یا سریعا بعد از هر بارندگی انجام شود تا تاثیر آفتکشها افزایش یابد. از طریق دیگر با توجه به این که اغلب قارچکشها و باکتریکشها صرفا موقعی مؤثر هستند که در تماس با پاتوژن باشند، لذا تمام سطح گیاه باید با پوشش کاملی از سم پوشانده شود تا حفاظت به طور موفقیتآمیز صورت گیرد. در این رابطه سرشاخهها و میوهها باید بیشتر از بافتهای مسن سمپاشی شوند، به طوری که فاصله زمانی سمپاشی برگهای جوان 3 تا 5 روز و برای برگهای مسن 7 تا 14 روز میباشد که البته با توجه به نوع بیماری، دوره زندگی پاتوژن، دوام فصل سمپاشی فواصل مزبور نیز قطعا متفاوت میباشد.
شکل 2ـ معمولا قارچکشها و باکتریکشهایی که به صورت محلول به کار میروند، کارایی بیشتری نسبت به گردها دارند.
طالبی جهرمی، خلیل (1391). سمشناسی آفتکشها (چاپ چهارم). تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.