شناخت عامل بیماری
عامل این بیماری یک باکتری است که در آوند چوبی زندگی میکند، حرکت این باکتری در آوندها بیشتر به سمت پایین گیاه و گاهی به سمت بالا است. این باکتری در داخل گیاه موادی از خود ترشح میکند که باعث مسدود شدن آوندها میشود. این انسداد آوندی، نقش اصلی را در بروز علایم بیماری از جمله خشکیدگی، پژمردگیو زوال دارد.
این باکتری میتواند از طریق تخریب استوانه مرکزی به بافتهای مجاور منتقل شود. همچنین این باکتری در بافت ریشه شناسایی شده و با پیوندهای ریشهای قابل انتقال میباشد. در گیاهی که دارای علایم بسیار واضح باشد، بسته شدن مسیر آوند چوبی از طریق برشهای میکروسکوپ الکترونی قابل مشاهده است. پلیساکاریدها و پلیگالاکتورانسها از مهمترین ترشحات باکتری میباشند که نقش مهمی در تخریب دیواره سلولی یا بافت آوندهای چوبی آلوده دارند.
علایم بیماری در انگور
به علت بسته شدن آوندهای چوبی و کاهش حرکت و نقل و انتقال مواد در داخل آن علایم بیماری بیشتر در برگها ظاهر میشوند. در برگها ابتدا لکههای رنگ پریده به وجود میآید که بتدریج بافتهای اطراف آنها پژمرده شده و میخشکند. در اواخر تابستان، این خشکیدگی و تغییر رنگ به داخل پهنک برگ پیشروی کرده و در نهایت تمام سطح برگ را فرا گرفته و برگ جدا شده ولی دمبرگ باقی میماند.
سوختگی حاشیه برگ بوته انگور از دیگر علایم ابتدایی این بیماری است که در اواسط تابستان خود را نشان میدهد. برگ با علائم زردی در حاشیه، رفته رفته از بین میرود یا اینکه حاشیه این برگ سوخته میشود بدون اینکه زردی مشاهده شود و در نهایت بافتهای حاشیه برگ بطور کامل جدا شده و از بین میروند. در درختانی که تحت تنشهای ناشی از دماهای بالا و خشکی زیاد قرار گرفته باشند، نشانههای این بیماری واضحتر است.
شکل1- علائم بیماری پیرس در درختان انگور
در ارقام انگور قرمز در بعضی حالتها رگههای قرمز رنگی اطراف سوختگیها مشاهده میشود. برگ حاشیه سوخته بعد از چند روز تا چند هفته خشک شده و سپس میمیرد. به هر حال دامنه علایم در انگورها زیاد و از زردی تا سوختگیهای متمایل به قهوهای سوخته مشاهده میشود و بسته به ارقام و گونههای انگور متفاوت است. برگهای سوخته در انگور ریزش نموده اما ریزش آنها با ریزش معمولی متفاوت است. دمبرگ این برگها روی تنه باقی میماند.
لکههایی که از تغیر رنگ و قهوهای شدن ممکن است در روی بافت ساقه مشاهده شود که در اصلاح به آنها لکه جزیرهای گفته میشود. خوشههای انگور در پایان تابستان آب خودشان را از دست میدهند و شاید این بیشتر خوشهها سرایت کند و خوشه از بین رفته و خشک میشود. بوتههای مو به دلیل آلودگی شدید ممکن است در سالهای پس از آلودگی اولیه رشدشان متوقف، کوتاه قد و تولید میوه در آنها نیز متوقف و رفته رفته بوته کاملا خشک شود.
معمولا در انگورهای آلوده علایم بیماری در اولین فصل پس از کاشت در یک یا دو شاخه آن ظاهر میشود، و یا گاهی تا آخر تابستان علایم پدیدار نمیشود. گاهی در ارقام جوان انگور، علایم در همان فصل به شدت ظاهر شده و ممکن است تاک بیمار در اولین سال ابتلا از بین برود یا بسته به گونه و رقم، سن درخت مبتلا و شرایط اقلیمی محل، برای مدت 5 سال یا بیشتر دوام بیاورد.
گاهی شدت و نوع علایم در شرایط آب و هوایی مختلف متفاوت ظاهر میشود. در شرایط گرم علایم به دلیل فعالیت بیشتر ناقلین و شرایط رشد مناسب برای عامل بیماری و تنش ناشی از گرفتگی آوندهای چوبی بیشتر نمایان میشود. در شرایط سرد در ابتدا و یا در اواخر فصل گاهی علایم ظاهر نمیشود در حالی که گیاه آلوده است. در این مناطق علایم بیماری با تاخیر ظاهر شده و در بهار آینده با کاهش رشد رویشی شروع میشود.
تداوم علایم بیماری در انگورهای آلوده
پس از آلودگی، در بهار سال آینده رشد شاخهها با تاخیر آغاز و گاهی رشد آنها متوقف میشود. در روش تربیت کردونی شاخههای آلوده با رنگ زرد کاملا مشخص میشوند و گاهی دو هفته بعد شاخهها لخت بنظر میرسند.
در شاخههایی که سال قبل حتی علایم دیده نشده، جوانهها دیرتر باز میشوند. گاهی برخی از جوانهها هم باز نشده یا خیلی دیرتر بصورت زیگزاگ باز میشوند. دیگر اینکه ممکن است علایم زردی یا کوچکی برگ در اولین چهار یا هشت برگ دیده شوند. در آخر بهار تاکهای آلوده به بیماری پیرس دارای تاج کمتر و کوچکتری در مقایسه با تاکهای سالم هستند. سوختگی حاشیه برگها در اواسط تابستان دوباره پدیدار شده و تا انتهای سرشاخهها ادامه مییابد.
بنابراین در ادامه پیشرفت بیماری، قسمت انتهایی سرشاخه خشکیده و از بین میرود و در قسمت یقه نرکهای جوان در سطح خاک نمایان میشود. این شاخهها علایم بیماری پیرس از خود نشان نداده و سالم بنظر میرسند. همواره علایم بیماری پیرس با برخی از بیماریها و مشکلات دیگر از جمله مشکلات تغذیهای اشتباه گرفته میشود.