بيماری آنتراکنوز توتفرنگی
عامل بيماری قادر به آلوده کردن همه اندامهای گياه توتفرنگی است ولی برخی از اندامها از جمله برگ و دمبرگ، رونده (stolon)، طوقه (crown) و ميوه بيشتر در معرض حمله هستند. برگ و دمبرگ آلوده گاهي توسط زخمهایي که حاوي توده اسپور است انباشته ميشوند. آلودگی در مواردی باعث ایجاد شکاف در ساقه شده و در صورت آلوده شدن دمبرگ و ساقه رونده کل گياه خشک میشود. طوقههاي آلوده قهوهاي و قرمز رنگ ميشوند و تمام گياه پژمرده شده و از بين ميرود.
علایم آلودگي در تمام مراحل رشد ميوه، زخمهاي آبكي و سفيد به قطر حدود 3 ميليمتر ميباشد كه بعدا قهوهاي شده و سرانجام تمام ميوه را در بر ميگيرد. این زخمها نيز حاوي اسپورهاي رنگين هستند. ميوه در پایان سياه، خشك و سخت ميشود. اسپورها از گياهان آلوده به وسيله انتشار در آب به بوتههاي سالم انتقال ميیابند. بيماري بيشتر در هواي گرم و مرطوب باعث خسارت زیاد ميشود. عامل بيماری معمولا بوسيله نشاء و گياهچههای آلوده به کشتهای جدید منتقل میشود. گياهچههای آلوده ممکن است دارای علایم باشند اما غالبا دارای آلودگیهای غيرفعال و پنهان روی اندامهای رویشی هستند، که معمولا محسوس نيست. دمای بهينه برای ایجاد آلودگی بين 25 تا 30 درجه سلسيوس است. مدت زمان خيس بودن یا رطوبت لازم برای ایجاد آلودگی و خسارت بستگی به درجه حرارت حداقل بمدت 4 تا 6 ساعت دارد.
شکل1- علائم بیماری آنتراکنوز توتفرنگی
عوامل بيماری
آنتراکنوز توتفرنگی معمولا توسط قارچهای بيمارگر متعلق به دو گروه گونه C. acutatum species complex و C. gloeosporioides species complex ایجاد میشود.
گونههای C. acutatum sensu stricto و C. nymphaeae از گروه گونه C. acutatum species complex و گونه C. fragariae از گروه گونه C. gloeosporioides species complex از مهمترین قارچهای عامل این بيماری در مناطق مختلف کشت توتفرنگی محسوب میشوند. هر چند گروه گونه C. acutatum در توتفرنگی به عنوان عوامل شایع بيماریزا بوده و تقریبا از سراسر جهان گزارش شده است و در ایران نيز مهمترین عامل آنتراکنوز معرفی شده است.
مديريت بيماری
رطوبت و شبنم صبحگاهی و زمان مرطوب ماندن ميوه برشدت بيماری تاثير دارد لذا استفاده از آبياری قطرهای و پوششهای پلیاتيلن به عنوان مالچ تاثير بسزایی در کاهش بيماری بخصوص در ميوهها دارد. استفاده از مالچ کاه و کلش در اطراف بوتهها بهمنظور جلوگيری از تماس ميوهها با خاک در کاهش بيماری بهطور چشمگيری موثر است. مالچ نایلون سياه سبب افزایش بيماری میشود و از آن در مناطق آلوده نباید استفاده کرد. ميوههای جوان و سالم در مقایسه با ميوه متوسط رسيده، کمتر به بيماری حساس هستند. استفاده از پتانسيل ارقام مقاوم، به همراه بکارگيری عوامل بيوکنترل از راهکارهای مهم مدیریت این بيماری است و در توليد محصول سالم جایگاه ویژهای دارد. بعلت تازه خوری و ساختار بسيار نازک پوست ميوه توتفرنگی، لازم است تصميمگيری در مورد استفاده از سموم با دقت و آگاهی انجام گيرد و لذا استفاده از عوامل بيوکنترل و ارقام داری منابع مقاوت به بيماری در اولویت هستند.
استفاده از سم در مدیریت بيماریها همواره باید گزینه آخر باشد، اما در مواردی که به علل مختلف بيماری شدت یابد ناگزیر باید از قارچکشهای با دوره کارنس کوتاه و کم خطر برای انسان و محيط زیست بهره برد. مقاومت کامل در برابر بيماری وجود ندارد ولی بر اساس بررسیهای انجام شده توسط بهرامی کمانگر و همکاران، رقم (Gaviota) به طور معنیداری بيشترین حساسيت را نسبت به بقيه ارقام داشت. اغلب ارقام تجاري رایج در ایران از جمله به ترتيب Queen Eliza و Pajaro ، Paros ، Camarosa جزو ارقام بسيار حساس و حساس طبقهبندي میشوند.
زمان کوددهی بهویژه کود نیتروژنه یا اوره نيز مهم است. مصرف بيش از حد کودهای نیتروژنه مخصوصا در بهار قبل از برداشت از سویی موجب افزایش رشد رویشی و حساس شدن بافتها میگردد. بعلاوه این افزایش در رشد رویشی سبب تراکم برگها وکاهش تهویه شده، از خشک شدن سریع ميوهها پس از بارندگی یا آبياری جلوگيری کرده و ميزان پوسيدگی ميوه را افزایش میدهد. از طرف دیگر بافت ميوه نيز به بيماری حساستر شده و ماندگاری ميوه را نيز کاهش میدهد. مطالعات مقدماتی حاکی از آن است که تلفات گياهان نيز با افزایش ميزان کود افزایش مییابد.